امام رضا
 
ماجراي مسموميت و به شهادت رسيدن امام رضا(ع) چگونه بوده؟ آيا امام رضا(ع)، با علم ظاهر، به زهرآلود بودن آن نوشيدني، و با دست و اختيار خود(چه راغبانه، چه إكراهانه) آن شربت زهرآلود را نوشيدند؟ از نظر فقهي، در چه شرايطي، چنين عملكردي، مجاز ميشود؟

پاسخ:
1)نحوه شهادت امام رضا عليه السلام
در باب شهادت ايشان تقريباً تمام علماي شيعه و عده زيادي از علماي اهل سنت قائلند كه آن حضرت مسموم و شهيد شده اند. درباره عامل شهادت اختلاف نظر و اقوالي وجود دارد كه به آنها اشاره خواهيم كرد.
قول مشهور اين است كه آن حضرت توسط مأمون خليفه عباسي مسموم شده و به شهادت رسيده اند.
برخي از علماي اهل سنت قائلند كه مأمون، امام رضا ـ عليه السّلام ـ را مسموم نكرده است. و براي اين گفته خود دلائلي هم ذكر مي كنند. از جمله آن دلائل اين است كه مأمون دختر خود را به همسري امام جواد ـ عليه السّلام ـ درآورد. مأمون به برتري امام رضا ـ عليه السّلام ـ در برابر علما استدلال مي كرد. بعد از درگذشت امام رضا ـ عليه السّلام ـ مأمون بسيار ناراحت و غمگين بود و... در ادامه خواهيم گفت كه به هيچ يك از دلائل در اين رابطه نمي توان استناد كرد. عده اي از علماي اهل سنت قائلند كه ايشان مسموم شده اند و عامل جنايت، عباسيان (غير از مأمون) بوده اند. به عنوان نمونه ابن جوزي مي گويد: وقتي عباسيان ديدند خلافت از دست آنها خارج شد (به واسطه ولايتعهدي) و به دست علويان افتاد، امام رضا ـ عليه السّلام ـ را مسموم كردند(باقر شريف القرشي، حياة الامام علي بن موسي الرضا(ع)، قم، نشر سعيد بن جبير، 1372ش، ج 2، ص 371.)

اين قول نيز چندان صحيح به نظر نمي رسد چرا كه «بيشتر مورخين و روات اجماع دارند كه مأمون سم را به امام ـ عليه السّلام ـ داده نه غير او»(.همان( علاوه بر اينكه مأمون براي اين كار انگيزه هم داشته كه به آن اشاره خواهد شد. رواياتي از امام رضا ـ عليه السّلام ـ وارد شده است كه در اين روايات آن حضرت شهادت خويش را پيشگويي كرده اند و عامل اين جنايت را مأمون دانسته اند. امام رضا ـ عليه السّلام ـ به هرثمه بن اعين مي گويد: «موقع مرگ من فرا رسيده است اين طاغي (مأمون) تصميم گرفته مرا مسموم كند.... »(محمد بن جرير بن رستم طبري، دلائل الامامه، قم، منشورات الرضي، 1363، ص 178.)
شهيد مطهري مي نويسد: «قرائن نشان مي دهد كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ را مسموم كردند و يك علت اساسي همان قيام بني العباس در بغداد (بر عليه مأمون) بود. مأمون در حالي حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ را مسموم كرد كه از خراسان به طرف بغداد مي رفت و مرتب اوضاع بغداد را به او گزارش مي دادند. به او گزارش دادند كه بغداد قيام كرده او ديد كه حضرت رضا ـ عليه السلام ـ را نمي تواند عزل كند و اگر با اين وضع بخواهد برود آنجا كار بسيار مشكل است. براي اينكه زمينه رفتن آنجا را فراهم كند و به بني العباس بگويد كار تمام شد حضرت را مسموم كرد و آن علت اساسي كه مي گويند و قابل قبول هم هست و با تاريخ وفق دارد همين جهت است»(مطهري، مرتضي، سيري در سيره ائمه اطهار، تهران، صدرا، چاپ بيست و هفتم، 1384، ص 210.)
به نظر مي رسد انگيزه اصلي مأمون در به شهادت رساندن امام رضا ـ عليه السّلام ـ همين مطلبي باشد كه ذكر شد. چرا كه قيام عباسيان در بغداد جز به خاطر ترس از روي كار آمدن علويان نبوده است.
طبري مي نويسد: «مأمون نامه اي به بني عباس در بغداد نوشت و مرگ علي بن موسي ـ عليه السّلام ـ را به آنان اعلام كرد و از آنان خواست كه به اطاعت او درآيند زيرا دشمني آنان با او جز با بيعت وي با علي بن موسي ـ عليه السّلام ـ نبوده است (محمد بن جرير طبري، تاريخ طبري، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، اساطير، چاپ دوم، 1364، ج 13، ص 5676.(

از ديگر موجباتي كه مورخان در قتل امام رضا ـ عليه السّلام ـ ذكر كرده اند، كينه اي مي دانند كه مأمون از امام رضا ـ عليه السّلام ـ به دل گرفته بود. طبرسي مي نويسد: علتي كه موجب شد مأمون امام رضا ـ عليه السّلام ـ را به شهادت برساند اين بود كه آن حضرت بي محابا (و بدون ترس) حق را در برابر مأمون اعلام مي كرد. در بيشتر موارد در مقابل او قرار مي گرفت كه موجب عصبانيت و كينه او مي شد.( فضل بن حسن طبرسي، اعلام الوري، قم، مؤسسه آل البيت(ع)، 1417، ج 2، ص 80؛ شيخ مفيد، همان، ج 2، ص 260.)

همانگونه كه بيان شد از نظر روايات شيعي شكي نيست كه مأمون حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ را مسموم كرد. امّا اينكه كيفيت اين عمل چگونه بوده است؟ روايات چندي وجود دارد كه به آنها اشاره مي كنيم. روايتي را شيخ مفيد از عبدا... بن بشير نقل كرده كه عبدا... گفت: مأمون به من دستور داد كه ناخنهاي خود را بلند كنم... سپس مرا خواست و چيزي به من داد كه شبيه تمر هندي بود و به من گفت: اين را به همة دو دست خود بمال... سپس نزد امام رضا ـ عليه السّلام ـ رفت و به من دستور داد كه انار براي ما بياور من اناري چند حاضر كردم و مأمون گفت: با دست خود آن را بفشار، من فشردم و مأمون آن آب انار را با دست خود به حضرت خورانيد و همان سبب مرگ آن حضرت شد و پس از خوردن آن آب انار دو روز بيشتر زنده نماند (شيخ مفيد، همان، ج 2، ص 262ـ261. (

روايت ديگري را شيخ مفيد از محمد بن جهم ذكر كرده كه مي گويد: «حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ انگور دوست مي داشت پس قدري انگور براي حضرت تهيه كردند. در حبه هاي آن به مدت چند روز سوزنهاي زهرآلود زدند. سپس آن سوزنها را كشيده و به نزد آن بزرگوار آوردند... آن حضرت از آن انگورهاي زهرآلود بخورد و سبب شهادت ايشان شد»(همان، ص 262. (
روايتي از اباصلت هروي نيز نقل شده كه مي گويد: مأمون امام رضا ـ عليه السّلام ـ را فراخواند و آن حضرت را مجبور كرد از انگور بخورد آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد».(فضل بن حسن طبرسي، همان، ص 83ـ82. (
بنابراين، ادله اي كه اهل سنت ذكر كرده اند كه مأمون امام رضا ـ عليه السّلام ـ را به شهادت نرسانده بي اساس مي باشد. چرا كه مأمون فردي بود كه به خاطر حكومت، برادر خويش امين را به قتل رساند و محبوبيت امام رضا ـ عليه السّلام ـ در نزد او از برادرش بيشتر نبود. و گريه ظاهري او بعد از مرگ امام ـ عليه السّلام ـ به جهت منحرف كردن اذهان علويان و طرفداران امام رضا ـ عليه السّلام ـ بوده است.

بعد از شهادت امام رضا ـ عليه السّلام ـ شيعيان بدن شريف آن حضرت را در خراسان تشييع كردند. اين تشييع جنازه به حدي پر شور بود كه تا آن زمان مثل آن ديده نشده بود، همه طبقات در تشييع جنازه امام حاضر شدند.( باقر شريف القرشي، همان، ص 375)

امام رضا ـ عليه السّلام ـ در سال 203 هـ.ق در شهر طوس به خاك سپرده شد.

2)آيا امام رضا عليه السلام از شهادت خود باخبر بود؟ اگر امام رضا عليه السلام از شهادت خود باخبر بودند چرا براي شهادت اقدام كردند؟

در جواب از اين پرسش توجه به چند امر ضروري است:

يكم. هر چند امامان معصوم‏عليهم السلام از علم غيب برخوردارند و به وقايع گذشته و حوادث حال و آينده آگاهى دارند؛ اما تكليف آنان مانند ساير افراد بشر، بر اساس علم عادى است و علم غيب براى آنان تكليفى به دنبال نمى‏آورد. به عنوان مثال، امام براساس علم عادى خود، ميوه‏اى را پيش روى خود مى‏بيند كه مانعى از خوردن آن نيست و تناول آن جايز است؛ اگر چه براساس علم غيب، از مسموم بودن آن آگاهى دارد. در تأييد اين مطلب دو دليل ذكر شده است:
الف. عمل براساس علم غيب، در برخى از موارد با حكمت بعثت پيامبران و نصب امامان منافات دارد؛ زيرا در اين صورت، جنبه اسوه و الگو بودن خود را از دست خواهند داد و ساير افراد بشر، از وظايف فردى و اصلاحات اجتماعى - به بهانه برخوردار بودن ائمه از علم غيب و عمل بر اساس علم خدادادى - سر بازخواهند زد.
ب. عمل دائمى براساس علم غير عادى، موجب اختلال در امور است؛ زيرا مشيت و اراده غالب خداوند به جريان امور، بر اساس نظام اسباب و مسببات طبيعى و علم عادى نوع بشر تعلق گرفته است. به همين جهت پيامبر و ائمه‏عليهم السلام براى شفاى بيمارى خود و اطرافيانشان، از علم غيب استفاده نمى‏كردند. شايد يكى از حكمت‏هاى ممنوع بودن تمسّك به نجوم، تسخير جن و ...براى غيب‏گويى و كشف غيرعادى حوادث آينده نيز همين اختلال در امور باشد.(صافى گلپايگانى، معارف دين، ج‏1، ص‏121.)
دوّم. هر چند بر طبق روايات فراوان، امامان‏عليهم السلام نسبت به حوادث گذشته، آينده و حال علم و آگاهى دارند؛(اصول كافى، ج‏1، «باب ان الائمه‏عليهم السلام يعلمون علم ماكان و ما يكون ...» و بحارالانوار، ج‏16،باب 14.) اما از رواياتى ديگر استفاده مى‏شود كه اين علم به صورت بالفعل نيست بلكه شأنى است؛ يعنى، هرگاه اراده كنند و بخواهند كه چيزى را بدانند، خداوند سبحان آنان را عالم و آگاه خواهد كرد: «اذا اراد الامام ان يعلم شيئاً اعلمه اللَّه ذلك»؛( اصول كافى، ج‏1، «باب ان الائمه اذا شاؤا ان يعلموا علموا» و بحارالانوار، ج 26، ص 56، 116و117.؛) «هر گاه امام اراده كند كه چيزى را بداند، خداوند او را آگاه خواهد كرد».
پس علم غيب امام‏عليه السلام شأنى است؛ نه فعلى و براساس همين نكته، ممكن است نسبت به نحوه شهادت خود با همه جزئيات آن، علم نداشته باشد؛ چون اراده نكرده كه بداند.(مظفر، محمد رضا، علم امام، ترجمه و مقدمه على شيروانى، ص‏73؛) قابل ذكر است مرحوم مظفر اين پاسخ را به عنوان يك احتمال ذكر مى‏كند، ولى آن را نمى‏پذيرد.
سوّم. پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله وسلم و امامان معصوم‏عليهم السلام تكاليف و وظايفى مخصوص به خود دارند و به همين جهت، آنان در عين اينكه مى‏دانستند دشمن در فلان جنگ غلبه خواهد كرد، وظيفه داشتند اقدام كنند و يا با اينكه مى‏دانستند كارى كه انجام مى‏دهند، منجر به شهادتشان خواهد شد(مثل خوردن ميوه مسموم و يا رفتن حضرت على‏عليه السلام به مسجد كوفه در شب نوزدهم رمضان)، اين كارها را انجام مى‏دادند. اين اعمال براى آنان، وظيفه‏اى مخصوص بود؛ مثل نماز شب كه براى رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله واجب و براى ساير مسلمان‏ها، مستحب است.
چهارم‏؛(علامه طباطبايى، الميزان، ج‏18، ص‏194). وى اين را به عنوان يك قول نقل كرده است. برخى از اين موارد (مانند خوردن ميوه زهرآلود به وسيله امام موسى كاظم‏عليه السلام و يا امام رضاعليه السلام) اجبارى و بدون اختيار بوده است. پس با اينكه‏مى‏دانستند به اين وسيله به شهادت خواهند رسيد؛ ولى به وسيله دشمن مجبور به خوردن آن شدند و گزينه ديگرى فرا روى آنان نبود. اين پاسخ اگر چه در جاى خود درست است و شواهد تاريخى بر آن مهر تأييد مى‏زند؛ اما نمى‏تواند پاسخى براى همه موارد مورد نظر (مانند نحوه شهادت حضرت على‏عليه السلام و امام حسن مجتبى‏عليه السلام) باشد.
پنجم. پاسخ اساسى به اين سؤال در گرو شناخت چگونگى علم غيب امام است. پاسخ‏هاى پيشين نيز اگر بر اساس مطالب آتى تفسير شود، توجيه صحيحى پيدا خواهد كرد. اين بيان متوقف بر ذكر چند مطلب است:
الف. قضا و «قدر» الهى: قدر به معناى حد و اندازه است و مقصود از قدر الهى، اين است كه خداوند براى هر پديده و مخلوقى، ويژگى‏هاى وجودى خاصى قرار داده است و تحت تأثير علت يا علل خاصى آن را موجود مى‏گرداند؛ يعنى، پديد آمدن يك شى‏ء از علت خاص و نيز داشتن اوصاف و ويژگى‏هاى وجودى خاص، قدر آن شى‏ء و حد و اندازه وجودى آن است. به تعبير ديگر، تقدير الهى، همان نظام علت و معلولى حاكم بر جهان هستى است كه هر پديده‏اى، معلول علت خاصى است و قهراً اوصاف و خصوصيات وجودى‏اش، متناسب و برآمده از همان علت است.
«قضا» به معناى قطعى كردن، فيصله دادن و به انجام رساندن كار است و مقصود از قضاى الهى، اين است كه خداوند به هر پديده‏اى - با تحقق علت تامه‏اش - ضرورت وجود اعطا كرده است. تحقّق حتمى معلول، به دنبال تحقّق علت تامه، قضاى الهى است. قضا و قدر الهى در حقيقت از شئون خلق و ايجاد خداوند است و مى‏توان آن را به صفت خالقيت برگرداند.
ب. علم الهى به قضا و قدر پديده‏هاى عالم هستى: خداوند از ازل عالم است به اينكه چه پديده‏اى با چه اوصاف و ويژگى‏هايى، تحت تأثير علت تامّه‏اش موجود است. علم خداوند به پديده‏هاى هستى، علم با واسطه (علم به صورت آنها) نيست؛ بلكه خود پديده‏ها با تمام وجودشان نزد او حاضرند. بنابراين علم خداوند، به حقايق عالم هستى، همان گونه كه در متن واقع موجودند، تعلق مى‏گيرد. علم خداوند، علم حضورى به واقع عينى است. از سوى ديگر چون در مرتبه وجودى خداوند، زمان و مكان معنا ندارد، علم او به پديده‏هاى عالم هستى، در بستر زمان نيست؛ بلكه گذشته و حال و آينده يك جا و يكسان نزد او حاضر است. اما براى ما كه موجودات زمانى و محصور به زمان هستيم و تحقق عينى حوادث و پديده‏ها را از دريچه زمان مى‏نگريم، برخى از حوادث در گذشته بوده و يا در آينده موجود خواهد شد.
بنابراين علم خداوند به مخلوقات‏خويش، بدين معنا است كه حقايق و حوادث هستى، همراه با بستر زمانى‏شان (گذشته، حال و آينده) يك‏جا نزد او حاضر است. به همين جهت اين علم خداوند، موجب تغيير آنها نيست. علم خداوند، علم به متن واقع و حضور عين واقع، در نزد او است؛ يعنى، علم او به مخلوقات و پديده‏هاى هستى، به همان صورت كه در متن واقع موجودند، تعلق مى‏گيرد.
علم خداوند به افعال اختيارى انسان نيز بر همين منوال است؛ يعنى، خداوند از ازل به افعالى كه براساس اراده و اختيار انسان از او صادر مى‏شود، علم دارد و علم الهى به اين واقعيات عينى - همان گونه كه در خارج موجودند - تعلق مى‏گيرد و به همين جهت، اين علم به خودى خود موجب جبر يا تغيير واقع عينى (تحقّق فعل اختيارى به دنبال تحقق علت تامه‏اش) نمى‏شود.
ج. علم امام: امام علاوه بر علم عادى - كه براى نوع بشر قابل تحصيل است - از علم لدنى و خدادادى (علم غيب) نيز بهره‏مند است. امام به حسب علو رتبه وجودى‏اش، با لطف و اذن الهى به سرچشمه علم الهى متصل است و از حقايق حوادث عالم - همان گونه كه در متن واقع هستند - آگاه مى‏باشد؛ يعنى، علم غيب امام، از سنخ علم الهى و متصل به آن منبع است. اين دانش، علم به واقع عينى است و معنا ندارد كه منشأ تغيير در حوادث عالم باشد. براساس علم غيب، حقايق حوادث عالم، از جمله افعال اختيارى خود امام، همراه با علت تامه‏اش - كه علم عادى و اراده از اجزاى اين علت است - نزد او حاضر است و اين حضور، حضور بى‏واسطه عين معلوم و واقع عينى نزد امام است.
بر اين اساس، امام حقيقت افعال اختيارى خود را مانند خوردن ميوه مسموم از منظرى بالاتر (منظر علم الهى) مى‏نگرد. به همين جهت از آنجا كه علم غيب امام، تأثيرى در حوادث عالم ندارد - چون به معناى حضور عين وقايع نزد عالم است - امام عكس‏العملى نشان نمى‏دهد و براساس علم عادى خود عمل مى‏كند و به همين علت، اين علم براى امام تكليف‏آور نيست؛ چون علمى موجب تكليف است كه مكلّف بتواند براساس آن علم، منشأ تغيير و تأثير باشد.
افزون بر اين، وقتى امام با لطف و اذن خدا به مرتبه اعلاى كمال و علو وجودى مى‏رسد و با منبع علم الهى تماس مى‏يابد، در اوج مقام فنا در ذات حق است. او در اين مقام خود را نمى‏بيند و خود را نمى‏پسندد. او فقط خدا را مى‏بيند و تنها مشيت الهى را مى‏پسندد. در اين مقام، چون اراده و مشيت او را - براساس نظام علت و معلولى و قضا و قدر - در تحقّق حوادث و پديده‏هاى هستى مى‏يابد، خواسته‏اى برخلاف آن ندارد. از ديگر سو، تلاش براى تغيير اين حوادث از جمله شهادت خود، قطع نظر از اينكه تأثيرى ندارد، با مقام فنا و رضا و حب لقاءاللَّه نيز سازگار نيست. با توجّه به اين جواب، ساير پاسخ‏ها نيز مى‏تواند، توجيه درستى پيدا كند.
پاسخ اول - كه ائمه‏عليهم السلام را مكلف به علم عادى مى‏دانست؛ نه علم غيب - چنين مستدل و موجه مى‏شود؛ كه علم غيب امام، از سنخ علم الهى يعنى علم به واقع عينى است؛ همان گونه كه در خارج محقق مى‏شود. چنين عملى تأثيرى در تغيير حوادث عالم ندارد و به همين دليل تكليف‏آور نيست.
پاسخ دوم نيز با توجّه به حقيقت علم امام، كامل مى‏شود. اينكه علم غيب امام، شأنى است - يعنى هرگاه امام اراده كند كه بداند، مى‏داند - كاملاً درست است؛ اما جاى اين احتمال هست كه ائمه‏عليهم السلام با علم شأنى، از كيفيت شهادت خود آگاه بوده‏اند؛ يعنى اراده كرده‏اند كه بدانند. روايات متعددى، نيز دلالت بر علم ائمه‏عليهم السلام به شهادتشان دارد.(اصول كافى، ج‏1، ص‏258، ح 1-8)
در پاسخ سوم، اگر مقصود از اينكه تكليف ائمه‏عليهم السلام با ساير افراد بشر متفاوت است، اين باشد كه خداوند دو سنخ تكليف جعل و تشريع كرده است (يك دسته براى پيامبرصلى الله عليه وآله و امام و يك دسته براى ساير افراد بشر)؛ اين سخن نادرست و غير مطابق با واقع است. تكاليف الهى براساس مصالح و مفاسد آن، تشريع شده و همه افراد بشر - از جمله پيامبر و امام - در آن مشترك‏اند و به جز چند حكم خاص - كه نبى اكرم‏صلى الله عليه وآله داشته‏اند - بقيه احكام يكسان است.
اما اگر مقصود اين باشد كه علم غيب ائمه‏عليهم السلام به نحوه شهادتشان، برخلاف علوم عادى بشر، تكليف وجوب حفظ جان از خطر و هلاكت را براى آنان به دنبال نمى‏آورد، پاسخ صحيحى است. اين مسئله در گرو شناخت حقيقت علم الهى آنان است كه در توضيح آن گذشت.
بنابراين علم ائمه‏عليهم السلام به آينده، از سنخ علوم عادى نيست و اقدام به امورى كه منجر به شهادت آنان مى‏شود، خود را در هلاكت انداختن نيست. افزون بر اين درجات و كمالاتى براى امامان مقدر شده كه راه رسيدن به آن، از طريق تحمل همين بلاها و مصايب است.براى توضيح بيشتر ر.ك:
1. طباطبايى، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج‏18، ص‏192؛ ج‏13، ص‏72و74؛ ج‏19، ص‏92؛ ج‏12، ص‏144؛ ج 4، ص‏28؛
2. همو، معنويت تشيع، مقاله علم امام، ص‏215؛
3. رشاد، محمد حسين، در محضر علامه طباطبايى، ص‏121.

4. زندگي سياسي هشتمين امام:جعفر مرتضي حسيني.
5. پيشوايان، سيد كاظم ارفع.
6. حضرت رضا(ع)، فضل الله كمپاني.

منبع:طرفداران امام رضا(ع)


برچسب‌ها:
| دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

راستی که زوایای زندگی ثامن الحجج(ع) الگوی رستگاری است چنانکه در بخشی از شرح حال حضرت آمده است:

« امام‌رضا(ع) کسی را با عمل و سخن خود نمی‌آزرد، تا حرف مخاطب تمام نمی‌شد سخنش را قطع نمی‌کرد. هیچ نیازمندی

را مأیوس باز نمی‌گرداند. شبها کم می‌خوابید و قرآن بسیار می‌خواند...» برای تبیین فرازهای سیره زندگی هشتمین پیشوای

شیعه و استفاده از آنها برای رسیدن به سبک زندگی رضوی گفت وگو کرده ایم با حجت الاسلام والمسلمین سید عبدا... فاطمی نیا که در ادامه می‌خوانید:


جناب فاطمی نیا! سبک زندگی به چه معناست و چگونه می‌توانیم نوعی سبک زندگی از سیره و سخن امام رضا(ع) بیرون بکشیم و سرلوحه خود قرار دهیم؟
- سبک زندگی مجموعه رفتارها، تعاملات، کنش و واکنشهای ما نسبت به وقایع مختلف در طول حیات است. در این تعریف

همه تعاملات روزمره ما با اطرافیان نیز قابل طرح است. اما سبک زندگی ما با سایر مردم جوامع مختلف تفاوت عمده دارد و

این تفاوت به نگاه دین محور ما به عنوان مسلمان شیعه برمی گردد؛ زیرا ما پیرو معصومین(ع) هستیم و رهاوردهای سیره

زندگی این بزرگواران الگویی جامع برای گذران زندگی ما در همه ابعاد است. نگاه جامع این امام همام در راستای دیدگاه و

نگاه سایر معصومین پیش از ایشان تبیین شده، بنابراین تمامی حالات رفتاری، تعاملات و دیدگاه‌های آن حضرت به عنوان الگویی برای رسیدن به سبک زندگی دینی و الهی است که ما می‌توانیم با سرمشق قراردادن در زندگی خود به هدف غایی و الهی برسیم. 

وقتی از سیره رضوی سخن به میان می‌آید، منظور و مقصود چیست؟
- به نکته خوبی اشاره کردید؛ زیرا برای رسیدن به سبک زندگی رضوی باید پیش از همه به شناخت کاملی از ابعاد فکری،

شخصیتی و اعتقادی این امام همام دست پیدا کنیم. البته ناگفته نماند که وقتی از سبک زندگی رضوی سخن می‌گوییم،

به این معنی نیست که سایر معصومین (ع) سبکی متفاوت از زندگی ایشان داشتند بلکه همه آنها نور واحد هستند و در

ترسیم زندگی یک نگاه واحد دارند. اما با توجه به اینکه بارگاه امام رضا(ع) در ایران واقع شده، قطعاً توجه بیشتری به ایشان معطوف می‌شود. 
منظور از سبک زندگی رضوی برآیند برخوردها، تصمیم گیری ها و تعاملات این امام همام است که در مواجهه با افراد و

موقعیتهای مختلف داشتند، ضمن اینکه سیره زندگی ایشان هرگز از مسایل اعتقادی جدا نبود و امام هشتم(ع) زندگی

خود را بر تعالیم بلند اسلام که برگرفته از مکتب وحی بود، ترسیم می‌کردند. رفتار و تعاملات این امام همام با خانواده،

افراد جامعه، زیردستان و غلامان و حتی مسؤولان حکومتی به عنوان الگویی ویژه باید مورد واکاوی و در زندگی ما به صورت کاربردی مورد استفاده قرار بگیرد.

سبک و شیوه زندگی امام رضا (ع) چگونه بود و ایشان چه نظری در مورد ساده زیستی داشتند؟
- زندگی امام رضا(ع) چه در دورانی که در مدینه حضور داشتند و چه آن زمانی که به ایران هجرت کردند، در نهایت سادگی

و به دور از هر گونه تجملات و زرق و برقهای معمول و روزمره بود. حتماً می‌دانید که ساده‌ زیستی‌ یک‌ حالت‌ و رفتار اخلاقی‌

است‌ که‌ بر پایه‌ عقیده‌ و نگرش‌ ایمانی‌ درباره‌ ارزش‌ زندگی‌ و ملزومات‌ و رفاه‌ آن‌ استوار است. بر همین اساس امام هشتم

(ع) به عنوان حجت خدا بر زمین هرگز به دنبال کسب قدرت و جمع

کردن اموال بی‌شمار نبودند، بلکه پیوسته و در هر شرایطی از مال خویش برای رسیدگی به مشکلات مردم استفاده

می‌کردند. ساده زیستی ایشان عوام فریبانه نبود، بلکه همواره همسطح مردم جامعه زندگی می‌کردند تا مبادا فاصله

ای میان آن حضرت و مردم ایجاد شود، چنانکه در تاریخ زندگی ایشان نقل شده که حضرت در تابستان‌ روی‌ حصیر و

در زمستان‌ روی‌ زیلوی‌ کهنه‌ که‌ با لباس‌ می‌پوشاندند، می‌نشستند تا مردم‌ متوجه‌ آن‌ نشوند. امام‌ رضا(ع‌)

با آنکه‌ موقعیت‌ بالایی‌ داشتند و می‌توانستند بهترین‌ زندگی‌ را داشته‌ باشند، ولی‌ از زینتهای‌ دنیوی‌ و ملزومات‌

آن‌ دوری‌ گزیدند، ولی‌ ظاهر خود را مرتب‌ می‌کرد‌ تا در مقابل‌ مردم‌، ظاهری‌ معمولی‌ داشته‌ باشد تا مردم‌ درباره‌ ایشان‌ تفکر ریا را در سر نپرورانند. 

‌ آن حضرت در برخورد با مردم به عنوان پیشوای دینی چه سبکی داشتند ؟
- امام رضا(ع) در رفت و آمد و تعامل با مردم تلاش می‌کردند تا سبب آزار آنها نباشند، چنانکه محمد بن فضل

نقل می‌کند: امام رضا(ع) روز عید فطر در حالی که دعا می‌کردند، به یکی از دوستان خویش فرمودند: فلانی!

 

خداوند از تو و از ما قبول کند! این ماجرا گذشت تا روز عید قربان. در روز عید قربان فرمود: فلانی! خداوند از ما و از تو قبول کند!

به آن حضرت عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! روز عید فطر به یک شیوه سخن گفتی و روز عید قربان به شیوه ای دیگر سخن

می‌گویی! فرمود: بله، روز عید فطر به او گفتم: خداوند از تو و از ما قبول کند، زیرا او همانند من کار کرده بود؛ بنابراین، خودم و

او را در این فعل شریک کردم. در عید قربان به وی گفتم: خداوند از ما و از تو قبول کند؛ زیرا من توانسته ام قربانی کنم و او نتوانسته است؛

بنابراین، ما کاری غیر از کار او انجام داده ایم. ایشان همچنین بر حفظ و رعایت حقوق همسایگان تأکید بسیار داشتند و آن را یکی

از مهمترین بایسته‌های اخلاقی یک مسلمان می‌دانستند و در این زمینه فرمودند:‌ «مومن کسی است که احسان می‌کند، خرسند

می‌شود و هنگامی که اشتباه می‌کند استغفار می‌نماید. و مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.

از ما نیست کسی که همسایه اش از آزار و اذیت او ایمن نباشد.»
بنابراین مهمترین درسی که از سبک زندگی امام رضا(ع) برای ما به یادگار مانده و می‌توانیم آن را به روشنی در زندگی پیاده کنیم

این است که حقوق انسانی یکدیگر را رعایت کنیم، شاکله زندگی امام رضا(ع) مبتنی بر تقوای الهی،‌ احترام و حفظ حرمت انسانی

است؛ اگر همین نکات را در زندگی روزمره خود پیاده کنیم قطعاً زندگی ما نیز به سیره و مشی این امام همام نزدیکتر خواهد شد.

منبع:مهم ترین درس زندگی امام رضا


برچسب‌ها:
| دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

حرم امام رضا


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

حرم امام رضا


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

دلم را نمی خری آقا؟

مرا به صحن بهشتَت

نمی بری آقا؟

اگر چه غرق گناهم

ولی خبر دارم؛

تو آبروی کسی را

نمیبری....

منبع:وبلاگ قرارنبود


برچسب‌ها:
| جمعه 17 بهمن 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

مولای من! تو را امام غریب می‌نامند، می‌دانم بد میزبانی بودند و در مهمان‌نوازی وفا نکردند.
مولای من! بعد از گذشت روزگار، حال تو میزبان ما هستی؛ تو میزبان گریه‌ها و نیازها؛ غم‌ها و دلتنگی‌های ما هستی.
تو که غریبی را احساس کرده‌ای! حال غریبه‌ها به آستان کرم تو چشم دوخته‌اند و به دستان پر مهرت توسل کرده‌اند.
مولای من! می‌خواهم از زائرانی بگویم که جاده به جاده و شهر به شهر گذشته‌اند تا نفسی مهمان شوند و از می عشق تو بنوشند.

 

http://alaviyoon.persiangig.com/Blog/imam%20Reza%20(2).jpg

مولای من! می‌خواهم از سنگفرش آستان مقدّست بگویم که سجده‌گاه قدوم مهمانانت شده است؛

از کبوتران عاشقی که گرداگرد حرم پاک تو می‌چرخند و تو را طواف می‌کنند؛ از نسیم بگویم که بیرق گنبدت

را بوسه‌اران می‌کند و عطر دلربای تو و اشک تمنای زائرانت را به اوج افلاک می‌برد.
مولای من! می‌خواهم از آسمان بگویم که هر روز نه، هر ساعت نه، هر لحظه و ثانیه از تو جان می‌گیرد و در پیشگاه شکوه تو جان می‌دهد.
ای آفتاب مهربانی! می‌خواهم از خورشید بگویم که هر طلوع با انوار خود به پنجره فولاد تو چنگ می‌زند و از ضریح تو نور می‌گیرد.
ای حجت خدا! خوش به حال جاده که از قدوم زائرانت بغض تنهایی خود را می‌شکند و خاک پایشان را به سینه زخم‌آلود

خود می‌زند که عمری است از طواف تو جا مانده است.
خوش به حال رواق‌ها، درها و دیوارهایی که از نفس مهمانانت پَِر می‌گیرند و به ضریح پاک تو می‌رسند.خوش به

حال مناره‌ها وکاشی‌ها!
حال در آستانه سالروز طلوع جاودانه تو ای شمس‌الشموس، از راه دور به میعادگاه عاشقی تو چشم دوخته‌ایم

تا از جام کرامتت جرعه‌ای بنوشیم.
ما را بی‌نصیب مگردان!

عاشقتم یا امام رضااااا

منبع:وبلاگ خورشید هشتم

 

برچسب‌ها:
| جمعه 17 بهمن 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم

قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم

نمی‌دانم چرا این قدر با من مهربانی تو

نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم

نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند

که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم

به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست غرقم کن

                                      در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

منبع"وبلاگ خورشید مشهد

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز  فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز   فونت زيبا سازفونت زيبا ساز

 آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , تصاویر حرم مطهر امام رضا (ع) , مشهد مقدس , علی ابن موسی الرضا , یا ضامن آهو , امام هشتم , امام غریب , گنبد امام رضا , صحن رضوی , گنبد طلا

 


برچسب‌ها:
| جمعه 17 بهمن 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

مقدمه:

امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. 

نام، لقب و کنیه امام:

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد.

امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند:

"خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده‌اند

و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند."

یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد. جلسات مناظره متعددی

که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل

کوچکی بر این سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش "جنبه علمی امام" آمده است. این توانایی و برتری امام،

در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن

می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

 

 پدر و مادر امام:

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ﻫ.ق.

به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادر گرامیشان "نجمه" نام داشت.

 شهادت امام:

 در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود

تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و د

ر بین ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد.

مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خور

دن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از

آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح

روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.

تدفین امام: 

به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان،

بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان

و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.

مختصری از کلمات حکمت‌آمیز امام:

امام فرمودند: "دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است."

امام فرمودند: "علم و دانش همانند گنجی می‌ماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما

را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر می‌باشند: 1- سؤال کننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخ دهنده."

امام فرمودند: "مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است."

امام فرمودند: "چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است."

امام فرمودند: "نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است."

منبع:وبلاگ خورشید مشهد


برچسب‌ها:
| جمعه 17 بهمن 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

در كلام و سيره امام رضا عليه السلام از ولايت و دوستي اهل بيت عليهم السلام به عنوان نعمت 

بزرگ خداوند و اوّلین چیزى که پس از مرگ از انسان سؤ ال مى شود، ياد شده است.                                     

از نگاه اهل بيت عليهم السلام ولايت نعمتي است كه همرديف رسالت و نبوت ياد شده و در قيامت مورد سؤال خواهد بود.

در اين زمينه مرحوم شیخ صدوق به نقل از حاکم بیهقى مي نويسد: روزى حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام در جمع عدّه اى نشسته بود،

ضمن فرمایشاتى فرمود: در دنیا هیچ نعمت واقعى و حقیقى وجود ندارد. بعضى از دانشمندان حاضر در مجلس گفتند: یابن رسول اللّه !

پس این آیه شریفه قرآن (لتسئلنّ یومئذٍ عن النّعیم ) که مقصود آب سرد و گوارا مى باشد، را چه مى گوئى ؟

حضرت با آواى بلند اظهار نمود: شما این چنین تفسیر کرده اید؛ و عدّه اى دیگرتان گفته اند: منظور طعام لذیذ است

؛ و نیز عدّه اى دیگر، خواب راحت و آرام بخش تعبیر کرده اند

 

برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

از میان میوه ها نیز انار بخورید زیرا هر حبه ای از انار که وارد معده شود

قلب را صفا و نور می بخشد و البته هیچ چیز نزد خداوند منفورتر و مکروه تر از پرخوری نیست.

امام رضا (ع) بر این باور بودند که باید غذا خوردن را با سبک ترین غذاها آماده کرد و می فرمودند:
«به اندازه عادتت و بسته به وطنت و فعالیتت و زمانت، خوردن غذا را آغاز کن.»
منبع:حامیان امام رضا
 

برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

وقتی انسان هدف و مقصد را عالی می بیند و توان و امکانات خود را برای رسیدن به هدف، تام و کامل نمی یابد، به سراغ وسیله ای می رود که او را به هدف برساند. 

خداوند نور مقدس ائمه معصومین را وسیله رسیدن به هدف نهایی خداگونه شدن و به فعلیت رساندن اسماء الهی  در روح انسان قرار داده است

و ارتباط روحی و معنوی با آن ذوات مقدس را نردبان ترقی برای رشد و کمال روح می داند.

منبع:محض رضاع

 

برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

آهوى دلم، دوان دوان مى‏آید به سوی تو یا امام رضا...

امروز، تنها نه خیابان‏هاى خراسان که تمام رگ‏هاى عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم مى‏شود.

چشم‌ها در ایوان طلای تو، مثل گمشده‌ها به اصل خویش، ‌به روزگار وصل خویش باز می‌گردند.

خاطره سوزاندن جگرت، تا قیامت از ذهن خاک خراسان بیرون نمى‏رود.

تو آن جگرسوخته‏اى که آب را به زائرانش هدیه مى‏کند؛ زیرا اولاد على (علیه‏السلام) از عزیزترین‏هاى خود مى‏بخشیدند و من در صحن تو،

به دنبال اشاره‏هایى مى‏گردم که با آن حرف مى‏زنى؛ مثل پرواز همان کبوتران که با گندم‏هاى محبت تو، عمرى است

اسیر رهایى در آسمان همجوار تو هستند.

باور کن اشک‏ها براى زیارت تو، لحظه شمارى مى‏کنند و نفس‏ها، حبس مى‏شوند تا کبوترانه، پیش پاى ضریحت بپرند؛

نکند لیاقت کبوتر شدن در آسمان حرمت را نداشته باشیم؟

كبوتران مسافر را بنگر؛ رنج دوری را به جان می‌خرند تا نزدیك باشند به تو؛ كسی كه تو را دارد، غریب نخواهد شد.

آقا، اگر چه «غریب‌الغربا»یت می‏گویند، اما در این سرزمین، در میان امواج ارادت و عشق دل‏های پاک، شناوری.

زائری بارانی‌ام، آقا به دادم می‌رسی؟

بی‌پناهم، خسته‌ام، تنها، به دادم می‌رسی؟

گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی‌ام

ضامن چشمان آهوها، به دادم می‌رسی؟

منبع:محض رضا

 
 

برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

اگر آن شب صدای انفجار، خانه را نمی‌ لرزاند؛ دخترم آسیبی نمی ‌دید. آن شب همه ی اهل خانه،

خواب بودند و من هم کم کم به خواب می‌رفتم. که ناگهان صدای انفجار مهیبی از خانه های اطراف به گوش رسید

. صرف نظر از این‌که علت انفجار چه بود، بی اختیار از جا پریدم و به سمت اتاقک دخترم دویدم.

«کوکب»، به صدای بلند، بیش از اندازه حساس بود. سراسیمه در اتاقش را باز کردم و از دیدن صحنه فریاد او شوکه شدم... .

 

 

 

صبح هنگام، در حالی که گوشه اتاقک «کوکب»، به خواب رفته بودم؛ ناله های دوباره ‌اش، مرا به خود آورد. از جا پریدم.

دستانش را به هم فشار می ‌داد و از درد به خودش می ‌پیچید. هر چه بر اندازش کردم، به نتیجه ای نرسیدم.

درمان های دکتر محله هم اثری نبخشید. سه چهار روز بعد، دستان «کوکب» کامل از کار افتاد و ما،

بهت‌زده خودمان را به کاشمر رساندیم. آن‌ها هم احتمال دادند که در اثر صدای انفجار و ترس کوکب،

اعصاب دستش، آسیب جدی دیده باشد. ولی بی هیچ نتیجه ای، کار درمان، به مشهد کشید.

منبع:محض رضا

 


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

حالشو میگیرم،باهاش بدتر از خودش رفتار میکنم،میشم عین خودش و...

اینها جملاتی است که بعد از اینکه کسی به شما بدی کرد مدام با خود مرور میکینید

اکنون در این ایام که مصادف با شهادت امام رضا(ع) است، این شیعیان و محبان اهل بیت که به عشق اقا علی ابن موسی الرضا فرسخ ها راه را با پای پیاده طی میکنند تا ارادت خود را نشان دهند گاه دربرابر بدی دیگران نه تنها جرات و شجاعت بخشش را ندارند بلکه به دنبال خط و نشان کشیدن و انتقام هم بر می آیند در حالیکه یکی از ویژگی های بارز امام رضا بخشش و گذشته بوده است.

امام رضا(ع) می فرمایند:«هرگز دو گروه با هم روبه رو نمیشوند، مگر این كه نصرت و پیروزى با گروهى است كه عفو و بخشش بیشترى داشته باشد.»اما متاسفانه در لحظاتی كه مومن باید گذشت كند شیطان مانع انجام وظیفه شده و انسان را گمراه می‌كند و من من کردن ها شروع می شود كه مثلاً «من با این سنم از اون عذرخواهی کنم »، «من با این تحصیلات از اون عذرخواهی کنم!»،..

اما آیا با بخشش و گذشت کسی کوچک میشود؟!،یا از شخصیت و منزلتش کم میشود؟! ویا با عذرخواهی کردن ،همه شما را مقصر می دانند؟!

آیا شما حاضر هستید دیگران را ببخشید وعذرخواهی کنید؟شما چگونه از دیگران عذرخواهی میکنید؟

 منبع:محض رضا

بخشش


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه
هـمـه چـیـز در زنـدگـی
 
 یه روزی
 
عـادت میشـه
 
مـانـده ام چـرا "دوری از حَـرَمَـت"
 
هنوز که هنوزه با دلم کنار نیامده
 
پس چه زمانی میخواد عادت بشه؟
 
دارم میمیرم از حسرت دوری ...
 
یا عادت بده...
 
یا این قانون رو بشکن آقا جون...
منبع:وبلاگ حامیان امام رضا

شادی سرخ


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

 

السلام علیک یا غریب الغرباء

یا معین الضعفا و الفقراء

السلطان یا ابالحسن

یا علی بن موسی الرضا المرتضی (ع)

منبع:وبلاگ هواداران امام رضا

عکس حرم امام رضا علیه السلام


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

آرزوی من همین یک آرزوست

بار دیگر شاهد آن ملک دوست

ناظر یک گنبدی از جنس نور

غافل از اینکه کلید رفتنم در دست اوست

منبع:حامیان ولایت


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

 

این روزها همش دنبال یه بهونه می گردم

یه نشونه

یه چیزی که بوی شما رو بده

یک عکس...

یک حرف...

یک نقاشی...

این روزها دیگه با هرچیزی دلم تنگ میشه...

منبع:وبلاگ طرفداران امام رضا

بیرون از حرم


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

تا یاد شما می کنم

باران می آید

نمی دانستم

یاد شما هم

وضو می خواهد !!!

منبع:وبلاگ حامیان مام رضا

نقطه‌ای برای خواهش


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

دلی که گم شده بود

می‌گفت: 

 «همه‌اش احساس می‌کنم که گمشده‌ای دارم.»

 و ما می‌دانستیم که همه‌ی حرم رفته ها اینچنین‌اند.

آخه هرکی بره زیارت

دیگه دلش بر نمی گرده...

منبع:وبلاگ هواداران امام رضا


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

 

هـمـه چـیـز در زنـدگـی
 
 یه روزی
 
عـادت میشـه
 
مـانـده ام چـرا "دوری از حَـرَمَـت"
 
هنوز که هنوزه با دلم کنار نیامده
 
پس چه زمانی میخواد عادت بشه؟
 
دارم میمیرم از حسرت دوری ...
 
یا عادت بده...
 
یا این قانون رو بشکن آقا جون... 
منبعع: حامیان ولایت

شادی سرخ


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

گاهی مرثیه لازم نیست ...

یک عکس هم می تواند

اشک را دربیاورد ...

منبع:وبلاگ حامیان ولایت

چراغانی حرم مطهر امام رضا(ع)


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

هَــوای مشهدت دَست  سَنگینی داشت ،...

 

این را وَقتی زَد به سَرَم فَهمیدَم ... ! 

منبع:وبلاگ حامیان امام رضا

بهار که می‌شود دلم هوای مشهد می‌کند


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

 

 

ائمه اطهار علیهم ‏السلام آراستگی ظاهر را یک اصل مهم در روابط زناشویی زن و مرد دانسته و سفارشات آموزنده ای درباره زینت‏های مناسب برای آراستن خود داشته اند و همواره تأکید کرده اند که در این امر کوتاهی نشود.

توصیه به شستن موی سر و محاسن، شانه زدن موی سر، خوش‏بو کردن بدن با عطر، اصلاح سر و صورت، کوتاه کردن ناخن انگشتان، خضاب و رنگ کردن موی سر و صورت، زایل کردن موهای زاید بدن، سرمه کشیدن، روغن زدن به مو و مسواک زدن در همین راستا است.

درباره آراستگی و توجه به مرتب بودن ظاهر، ابو عبّاد می گوید: «امام رضا علیه‏السلام تابستان روی بوریا و حصیر می‏نشست و زمستان روی گلیم. هم‏چنین جامه‏های درشت و زبر می‏پوشید، ولی وقتی در برابر مردم ظاهر می‏شد، خود را می‏آراست».(۱)

در روایات ائمه هدی بالاترین زینت و نهایت سعادت برای مرد، برخورداری از همسری شایسته، معرفی شده است. کلینی در فروع کافی این حدیث را از امام رضا(ع) نقل می کند: «عن ابی الحسن علی بن موسی الرضا قال ما افاد عبد و فائدة خیراً من زوجة صالحة اذا رآها سرّته و اذا غاب عنها حفظته فی نفسها وماله»(۲) یعنی از حضرت رضا روایت شده که ایشان فرمودند:هیچ فایده ای به کسی نمی رسد بهتر از این که برایش بانویی باشد که نگاه کردن به او و مصاحبت با او موجب شادمانی همسر باشد و در غیاب شوهر امانت دار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر است.

بر خلاف تصوری که اکثر مردم دارند اسلام آرایش را مخصوص زنان نمی داند و هر دو طرف یعنی هم زن و هم مرد را دستور داده است که خود را برای همسرشا ن آرایش کنند .البته باید دانست که مشی ائمه (علیهم السلام) بر اعتدال استوار است و همواره ما را از افراط و تفریط نهی کرده اند.

از نظر امام رضا علیه السلام نظافت و آراستگی ظاهر و ایجاد جذبه وظیفه ای متقابل برای زن و مرد دانسته شده است. امام رضا(ع) می فرمایند: «لقد ترک النساء العّفة لترک ازواجهن التهیة لهُنّ ؛(۳) چه بسا که بی توجهی مرد به آراستگی ظاهر سبب گردد که زن از پاکدامنی فاصله بگیرد.

در همین زمینه حسن بن جهم می گوید : دخلت علی ابی الحسن (علیه السلام) و هو مخضب بسواد. فقلت: جعلت فداک قد اختضبت بالسواد؟ قال: ان فی الخضاب اجراً . ان الخضاب و التهیئه مما یزید فی عفه النساء ولقد ترک النساءالعفه لترک ازواجهن التهیئه لهن ؛ ابن جهم می گوید: نزد امام رضا (علیه السلام) رفتم و او موهایش را رنگ سیاه زده بود. گفتم :فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگ آمیزی مو پاداش است. رنگ کردن موی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که پاکدامنی زنان را افزون می سازد. زنان پاکدامنی ها را رها کردند چون همسرانشان خود را برای ایشان آماده نکردند.(۴)

امام رضا (ع) همچنین در بیانی راهگشا در این زمینه تأکید فرموده اند: «من اخلاق الانبیاء التّنظُفُ ؛(۵) پاکیزگی از خلق و خوی انبیاست» و ضمن آنکه گام نهادن در این قلمرو را توأم با ثواب می دانند، می فرمایند: زنان بنی اسرائیل از عفت و پاکی دست برداشتند و این مسئله هیچ سببی نداشت جز آن که شوهران آنان، خود را نمی آراستند. سپس آن حضرت افزودند: انّها تشتهی منک مثل الّذی تشتهی منها؛(۶) ؛ زن هم از مرد همان انتظاری را دارد که مرد از او دارد..

در همین راستا امام رضا (ع) استفاده از عطر را باعث انبساط روحی دانسته می فرماید: «چهار چیز است که دل را باز می کند و غم را از بین می برد: عطر زدن، عسل خوردن، سوارى کردن و به سبزه نظر کردن!» و نیز در توصیه ای دیگر به مردم می فرمایند: « برای مرد سزاوار نیست که استفادی هر روزه از بوی خوش را ترک کند پس اگر نتوانست، یک روز در میان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو سازد و هیچ گاه این عمل را رها نکند». 

منبع:وبلاگ هواداران مام رضا

 

<rb:only_more_post>


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

 خوش به حال کسی که در صحنت ، زیر باران اسیر خواهد شد . .

دارم از دوری تو می میرم ، دعوتم کن که دیر خواهد شد . .

از کُمِیت و فَرزدَق و دِعبِل ، تا همین شاعران امروزی
هر عزیزی که شاعرت باشد ، شاعری بی نظیر خواهد شد . .

پادشاهان همیشه محتاجت ، مهربانی برای تو عادت
هر گدایی که خادمت باشد ، در دو عالم امیر خواهد شد . .

چشم هایت نهایت دریاست ، بس که جذابی و تماشایی
روبروی نگاه آبی تو ، آسمان سر به زیر خواهد شد . .

با هزاران امید آمده است ، تا بخواند غزل برای دلت
اگر او را تو اعتنا نکنی ، شاعری گوشه گیر خواهد شد . . .

بیش از این در توان شاعر نیست ، باید اما دوباره بنویسم
آن امامی که عاشق شعر است ، مگر از شعر سیر خواهد شد . . 

منبع:وبلاگ هوادارن امام رصضاا

برچسب‌ها:
| سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

 بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد

دلبری هست به هر حال به پا برخیزد

لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد

آه در سینه ی عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ی ما برخیزد

جرأتش نیست کسی حرف جهنم بزند
گر پیِ کار ِ گنهکار ز جا برخیزد

زائر آن است که در کوی تو اُتراق کند
آنکه در عرش نشسته ست چرا برخیزد؟

تا به دستِ کرم تو به نوایی نرسد
از سر ِ راه محال است گدا برخیزد

بر سر خاکم اگر آهوی تو گریه کند
از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد 

 

برچسب‌ها:
| سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

 همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم


قبولم کن ... من آداب زیارت را نمی‌دانم !


نمی‌دانم چرا این قدر با من مهربانی تو

نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم


نگاهم روبروی تو بلاتکلیف می‌ماند

که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم


تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من

تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم


اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می‌گویم: 

که من یک شاعر درباری‌ام ؛ مداح سلطانم...

 

برچسب‌ها:
| سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

حرم علی بن موسی الرضا، که با نام مرسوم حرم امام رضا شناخته می‌شود، دربرگیرنده آرامگاه هشتمین امام شیعیان در شهر مشهد،ایران است. این مجموعه در سال ۱۳۹۲ خورشیدی ۷۰ هکتار مساحت داشته و دارای ۲۶ رواق (بنای سرپوشیده) و ۹ صحن (فضای باز) و ۶ مدخل ورودی به نام بست است.[۱]

علی بن موسی الرضا در ۱۱ ذیقعده سال ۱۴۸ قمری در مدینه متولد شد و در سن ۵۵ سالگی به دست مامون عباسی کشته شد. در ادب فارسی روضه به معنی باغ و گلستان و گلزار است و محل مضجع و در برگیرنده پیکر علی بن موسی‌الرضا را روضه منوره می خوانند. این مکان شامل فضایی مربع شکل که مساحت آن ۱۸۹٫۰۳ متر مربع بوده که از این فضا ۱۷٫۱۵ متر مربع آن مساحت ضریح می باشد. روضه منوره از طریق چهار صفه بزرگ در چهار جانب به داخل و خارج حرم مرتبط می شود.[۲]


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| یک شنبه 12 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

دل عاشق گواه خود دارد

عاشقی رسم و راه خود دارد

با من از شرط عقل امر مکن

دل دیوانه شاه خود دارد

عاقلان طعنه گوی عشاقند

عقل هم اشتباه خود دارد

حج فطرس طواف کرببلاست

هر ملک خانقاه خود دارد

می کشد نام کربلا همه را

شاه دلها سپاه خود دارد

گرچه ارباب مثل هر شاهی

عبد چهره سیاه خود دارد

در کنار حبیب و مسلم و حر

جون او نیز جاه خود دارد

کربلا، سامرا، مدینه، نجف

هرکجا بارگاه خود دارد

من امام رضایی ام چه کنم؟

هرکسی تکیه گاه خود دارد


برچسب‌ها:
| جمعه 10 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه


برچسب‌ها:
| جمعه 10 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

بقیه در ادامه مطلب


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| جمعه 10 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

                                           طلوع نزدیک است

در آستانه ی سالگرد میلاد با سعادت هشتمین گوهر تابناک آسمان امامت بر شیعیان جهان هستیم.

ضمن عرض سلام و ارادت خدمت شما سروران و بزرگواران ارجمند و امید به اینكه همه ی ما لایق باشیم و مورد عنایت خاص آن حضرت قرار گیریم، این میلاد خجسته را حضور یكایك شما عزیزان، همچنین تمام مسلمانان و دوستداران آن حضرت تبریك و تهنیت عرض می نمایم. 

                  منبع:هواداران امام رضا

 

بقیه در ادامه مطلب

 


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| چهار شنبه 8 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه
معجـزه ای همزمـان از امام رضـا و حضرت معصـومه سلام الله علیهما

 بسم الله
قریب به ۷۰ ســال از خدا عمر گــرفته…
اهل مشــهد است.
در دلــش آرزوی زیارت بی بی دوعــالم فاطمـه المعصــومه سلام الله علیها غــوغا کرده.
بادلی شکسته ، رفت حــرم سلـطان خــوبی ها حضـرت علی ابن مـوسی الرضــا علیــه السـلام.
آقا جــان!
دلم برای زیــارت خواهر بزرگــوارتان لک زده است…
پولی ندارم.
دیگر توانی در جانم بــرای سفر نیســت.
تو رو بحق خــود خواهرت ، تمــام این موانــع را بر طرف کن،
بذار این آخر عمری ؛ کریمه ی آل الله رو هم زیارت کنم.

 

بقیه در ادامه مطلب

 


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| چهار شنبه 8 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه

اي غريبي كه دل گرفته ها را خوب مي پذيري. امروز دلم خيلي گرفته و اميد دارم نامه مرا بپذيري. 
سلام اي رضاي خدا!در وجود تو، سلام اي خورشيد گرمابخش وجودم! 
وقتي خيلي كوچك بودم براي بار اول كه به حرم پاكت پا نهادم از اين همه نيازمنداني كه گرد حرمت مي چرخيدند تعجب كردم، تا اين كه خودم نيز در گردش دور وجودت پروانه نورت گشتم. 
هرچه بيشتر نزديكت مي شدم سوختنم را كمتر احساس مي كردم. حالا كه بزرگتر شده ام و عميق تر تو را مي فهمم خودم را نيازمندتر مي بينم. 

منبع:وبلاگ مهر هشتم


برچسب‌ها:
| سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

آقا ی مهربونم :به شما می گن ضامن آهو چون بین  اون و صیاد واسطه شدی .آخه قربونت برم ما که از آهو کمتر نیستم .بیا بین ما و خدا واسطه شو .

رضای مهربونم: به خدا  ما قلبمون پاکه مهر شما اهل بیت تو  وجودمون موج می زنه.هرگز قلبا راضی نیستیم ازتون جدا بشیم .کمکمون کنید.تو رو به جان مادرت خانم فاطمه عزیز  .به علی اصغر شیرین زبون .به جو ن آقا مهدی گل که همه چشم انتظارشند، ما رو تنها نذارید.دستمون رو بگیرید .نذارید بیشتر از این ازتون فاصله بگیریم.ما شما اهل بیت رو از جونمون بیشتر دوست داریم.

راستی نزدیک بود یادم بره .آقای مهربونم این برو بچه های جوان بحرینی تنها هستند.اونا هم مثل شما مظلومند.خوب ثابت کردند مثل امام حسین حاضرند به شهادت برسند ولی  زیر بار زور نرند.آ‍قا به دنیا ثابت کنید که شیعه تنها نیست. بفهمند که پشت پرده یه خبر هایی هست که با چشم ظاهری دیده نمیشه. 

منبع:مهر هشتم


برچسب‌ها:
| سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

سلام ضامن آهوها مبارک باد میلادت

من شرمنده و محتاج ندارم هدیه ای بر تو

همانم آن گدای پای ثابت خانه ات را

بیا ضامن ، بیا ضامن در این روز بزرگ عشق

ضمانت کن دل خشکیده ها را

ببارد و بتابد...

کنار ده ابر تاریک را از این دلها

که این دلها خیلی وقت است رنگ رنگان ندیدست بر خود

بیا ضامن ، بیا ضامن ، کمک کن کمک کن .... کنار ده ابر تاریک را از این دلها

بتابد نور نور افشان مهدی (ع) 

که یارانش توانند سبز گردند !!!

و این دلهای خشکیده پر از یاسمن گردد .....

 


برچسب‌ها:
| سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه


برچسب‌ها:
| سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه


برچسب‌ها:
| سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه


برچسب‌ها:
| سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه


برچسب‌ها:
| سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:, ||  فاطمه
شفا... حدیث... ساعت بزرگ و قدیمی صحن ازادی قدیمی ترین درب موزه یک رواق بجای سرای وزیرنظام... اقا سلام.... یارضا... عکس ازنقاره زنی.... اقا جان.... سلام... پنج داستان کوتاه وزیبا از زندگی امام سفارشات امام رضا جهت تربیت فرزندان نگاهی گذرا ب زندگی امام شبی تنها... بحث و گفت و گو میان امام رضا ومامون.... گنبد زرد طلا... عکس....
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : محـض رضـا علیه السّلام