امام رضا
 

معجزات امام رضا (ع) در طول تاریخ بسیار زیاد بوده است

هنوزبسیار معجزه اتفاق مییفته در حرم اقا امام رضا (ع) یکی از

معجزات در سال 1385 در حرم خود اقا رخ داد :خادم های امام رضا

(ع) که مثل همیشه در حال عوض کردن گل های بالای حرم امام

رضا(ع) بودند . ناگهان گلدان از دست خادم رها میشه و طرفی که

بانوان در حال زیارت بودن می افته و روی سر دختری که در کنار

شسته بود می افته همه به طرف دختر می رن ...سر دختر کاملا

شکافته شده بود و خون همه جا رو فرا گرفته بود سریع این دختر

رو به بیمارستان می برند خادم هم که از ترس جرات حرکت نداشت

در جای خود می لرزید تا اینکه تقریبا 4 ساعت بعد از حادثه پدر دختر

به حرم اومد و سراغ اون خادمی که گلدون از دستش افتاده بود رو

گرفت تا اینکه این خادم پدر دختر رو دید ترس همه ی وجودش رو

فرا گرفته بود و با خود می گفت ( نکنه دختر فوت شده باشه

نکنه .....) که پدر به این خادم رسید و در کمال نا باوری پدر خادم رو

بغل و او را بوس می کرد و اشک در چشمان پدر پر شد خادم گفت

من سر دختر شما رو شکستم و شما من رو بغل و می بوسید؟؟؟

پدر گفت دختر من از زمانی که به دنیا امد نابینا بود و به مشهد اومده

بود تا شفا بگیره زمانی که اون گلدون به سر دخترم خورده بود دکترا

می گفتند که به طرز کاملا عجیبی چشمان دخترم بینا و باز شده بود

که اقا امام رضا (ع) شفای او رو داد انگاه پدر بلند صدا زد 

یا امام رضا قربونت برم

منبع:هشتمین خورشیدولایت


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 28 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

سه ويژگى برجسته مؤمنلا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ. 

مؤمن، مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پيامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است.

منبع:هوادان امام رضا
 


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 28 اسفند 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

ساعت بزرگ و کهنی که در برج بالای ایوان جنوبی صحن آزادی نصب شده و مشرف به رواق امام خمینی(قدس سره) است، اولین و قدیمی‌ترین ساعت آستانه مقدس است. این ساعت ساخت منچستر انگلستان را امین الملک، صدر اعظم ایران در زمان ناصر الدین شاه قاجار تقدیم آستانه کرد. تاریخ موجود در پیاله زنگ ساعت، سال 1893 میلای را نشان می‌دهد که مربوط به بیش از 110 سال قبل است.
این ساعت، ابتدا در برج بالای ایوان غربی صحن انقلاب اسلامی قرار داشت و حدود 45 سال قبل، از آنجا به بالای ایوان جنوبی صحن آزادی انتقال یافت. ظاهرا علت انتقال ساعت به این مکان، نشست پایه‌های سردر ایوان صحن انقلاب اسلامی، به واسطه سنگینی ساعت، لنگر و پیاله‌های آن بوده که پس از ترمیم و استحکام شکست آن، ساختمانی از بتون در بالای ایوان ساخته شد و با کاشی معرق تزیین یافت. سپس ساعت فعلی را که مرحوم عبدالحسین معاون از هامبورگ آلمان خریداری کرده بود، به جای آن نصب کردند.
این ساعت قدیمی سال‌ها به وسیله هندل دستی بزرگ کوک می‌شد.پس از مدتی با ورود برق به مشهد، برقی شد و در حال حاضر به وسیله الکتروموتور کار می‌کند.به این طریق که موتور ساعت، سیم بوکسلی به طول 15 متر را در هر 24 ساعت یک بار کوک می‌کند و چنانچه با خاموشی برق مواجه شود، کوک آن تا مدت 24 ساعت باقی خواهد ماند.

منبع:وبلاگ هشتمین خورشید ولایت


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 21 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

قدیمی‌ترین درب موزه

دربی که در تصویر مشاهده می‌کنید، مشهور است به درب قاضی‌الحاجات که به سفارش نصرالله‌بن شمس‌الدین السحنابی در سال 735 هجری قمری و به دست علی نجار نیشابوری در سال 735 هجری قمری در ابعاد 460 در 260 سانتی‌متر ساخته شده و قبلاً در محل رواق دارالسیاده نصب بوده است. این درب قدیمی‌ترین درب به نمایش در آمده در گنجینه‌ تاریخ حرم رضوی به شمار می‌رود.
دارالسیاده پس از دارالولایه بزرگ‌ترین رواق آستان مقدس رضوی است. این رواق مردانه نیز مانند دارالحفاظ از ساخته‌های گوهرشاد آغاز و متعلق به سده‌ نهم هجری قمری است.
این رواق که مجموعه‌ای از هنرهای تزیینی همچون مقرنس‌کاری و رسمی‌بندی، منبت‌کاری و حجاری، معرق‌کاری، قلم‌زنی و کنده‌کاری روی چوب را در خود جای داده، تاکنون سه بار مرمت شده و کتیبه‌هایی از این مرمت‌ها را بر دیوارهایش به یادگار دارد؛ نخست، پس از سال 1080 هجری قمری که زلزله به ارکان رواق خلل وارد کرد و شاه سلیمان صفوی آن را مرمت نمود؛ دوم در سال 1300 هجری قمری که امین‌الدوله از دیوان‌سالاران قاجاری، به آینه‌کاری‌اش پرداخت و سوم از سال 1330 هجری خورشیدی که سقف آن مرمت و آینه‌کاری‌هایش تجدید شد و این کار حدود 13 سال به طول انجامید. خوب است بدانید که حاجی میرزا حسین خان مشیرالدوله سپهسالار، صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار و بانی مدرسه‌ سپهسالار تهران که از رجال اصلاح طلب دربار قاجار بود نیز در دارالسیاده به خاک سپرده شده است.

منبع:هشتمین خورشید ولایت


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 21 اسفند 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

یکی از صحن‌های بزرگ و مجلل آستان قدس رضوی، صحن جمهوری اسلامی است که این بار می‌خواهیم تاریخ احداث آن را از رهگذر این عکس بیان کنیم. عکسی که در سال 1354 علی‌اصغر ناصری گرفته و خاطره‌اش را با این عکس در مرکز اسناد آستان قدس رضوی ثبت و ماندگار کرده است.
تا دهه‌ پنجاه، حرم مطهر از جهت تأمین فضای زیارتی به شکل رواق و صحن در قسمت‌های شمال و شرق و همچنین در بخش جنوبی به خوبی پیش رفته بود ولی از طرف غرب توسعه‌ای نیافته بود و همین بود که بنای صحن جمهوری اسلامی طرح‌ریزی شد و بعد از تصویب، بنایش آغاز شد. مساحت کل ابنیه‌ صحن در یک طبقه چهل‌هزار مترمربع زیربنا دارد و مساحت صحن 9500 مترمربع است.
در این صحن زیبا، یک سقاخانه ساخته شده و زائران از آن آب سرد و گوارا می‌نوشند. حوض بزرگی نیز در صحن ساخته شده که زائران از آب آن برای وضو گرفتن استفاده می‌کنند و این حوض بر زیبایی صحن افزوده است.
صحن جمهوری اسلامی چهار ایوان دارد. ایوان قبله نسبت به سایر ایوان‌ها وسیع‌تر در نظر گرفته شد؛ چرا که اصولا ایوان قبله را در مساجد وسیع‌تر می‌سازند. و اما گلدسته‌ها؛ در این صحن دو گلدسته وجود دارد که در شمال و جنوب صحن ساخته شده‌اند و ارتفاع‌شان 32 متر از کف صحن است. در قسمت شرقی صحن پنجره‌ فولادی نصب شده که به رواق دارالولایه متصل ارتباط پیدا می‌کند.
عکسی که می‌بینید شرح تخریب سرایی است به نام سرای وزیر نظام. از مهندس دیشیدی، معمار مشهور و سرشناس آستان قدس و طراح و مجری رواق بزرگ دارالولایه نقل شده است:
«رواق دارالولایه در سه طبقه احداث شده است. یک طبقه سرداب، یک طبقه رواق و طبقه‌ سوم آسایشگاه خدام و نگهبانان می‌باشد. این رواق از تخریب اماکن مدرسه‌ بالاسر مبارک و بازار قدیم و بازار کفاش‌ها و البته سرای وزیر نظام احداث شده و از طریق رواق‌های دارالاخلاص و دارالسیاده متصل به مجموعه‌ حرم مطهر می‌شود».

منبع:هشتمین خورشید ولایت


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 21 اسفند 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

سلام آقا! اسم من محمد رضاست. آقا ما به خودمان قول داده ایم که هر وقت از نزدیکی های حرمتان رد می شویم، حتما به شما سلام کنیم. همیشه هم سعی می کنیم که به قولمان عمل کنیم. راستش من امروز یک جورهایی هم خوشحال هستم، هم ناراحت. نمی دانم کدام یکی؟ اما آقای یوسفی، معلممان می گوید که ما نباید ناشکر باشیم. برای همین فکر می کنم که بیشتر خوشحال باشم. آخر برف آمده است. ما برف خیلی دوست داریم. مخصوصا اگر زیاد ببارد و مدرسه ها تعطیل شود. نه این که فقط مدرسه ها تعطیل شود! آقا نه، وقتی از آن بالا به نقطه های سفید نگاه می کنم که دارند می ریزند روی زمین، خیلی کیف می کنم. انگار خدا دارد خوبی و رنگ های روشن را بین آدم ها قسمت می کند. همیشه فکر می کنم راهی که این دانه های برف به زمین برسند چقدر است؟ طولانی و سخت است راهش، یا نه مستقیم و صاف ؟ 
آقا راستش یکمی هم ناراحت هستیم. خودتان که می دانید، قبلا به شما گفته بودم. اما خب آدم دلش می خواهد با شما دوباره حرف بزند. درد و دل کردن با شما که ایرادی ندارد. امروز رفته بودم بیمارستان که عکس رادیولوژی بابا را بگیرم. بیمارستان ها غمگین ترین نقطه های یک شهر هستند. اصلا وقتی واردش می شوی یک بوی عجیبی می دهد آقا. توی راهروهایش هم کلی آدم غمگین نشسته اند که نوبت شان بشود. آقا، حتما می گویی چقدر امروز پر حرفی کرده ام. قرار بود که فقط یک سلامی بدهم و بروم. اولش می خواستم آرزو کنم که زودی حال بابا بهتر شود، اما حالا آرزو می کنم همه آن هایی که توی نوبتِ دکتر نشسته بودند، زودی خوب شوند. 
خدا کند آنقدر امروز برف ببارد که فردا همه چیز سفید شود. 

منبع:هشتمین خورشید ولایت


برچسب‌ها:
| پنج شنبه 21 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

چون ماهیان برکه‌ام، بی‌تاب ماهم یا رضا !
از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا !
 
من خوب می‌دانم بدم اما دوباره آمدم
خاکیِ راه مشهدم پس سر به راهم یا رضا !
 
به به! چه می‌آید به هم ترکیب ما، آخر بر آن
صحن سفید مرمرت، خالی سیاهم یا رضا !
 
وقت نظر بر گنبد و گلدسته‌های عرشیت
افتاده با عمامه‌ها از سر کلاهم یا رضا !
 
تو شرط مستی هستی و هستم ز نیشابوریان
در صحن جمهوری اگر «مشروطه‌خواه»م یا رضا !
 
مشروطه و مشروعه را دادم به دست عاقلان
در مجلس مستان تو با پادشاهم یا رضا !
 
یادم نمی‌آید یکی از دردهای بی حدم
شکر خدا پهلوی تو من روبراهم یا رضا !
 
از ماه زیباتر تویی، از نوح آقا تر تویی
با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا !
 
من در بهشتم پس قسم ساقی! به سقاخانه‌ات  
حتما کشیده دست تو خط بر گناهم یا رضا !
 
پیش ضریحت پیشتر خیر دو عالم خواستم
عمریست من شرمنده‌ی آن اشتباهم یا رضا !
 
یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند
تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا !
 
از آب سقا خانه‌ات یک جرعه نوشیدم ببین
«رَستم از این بیت و غزل» من مست مستم یا رضا !

منبع:هشتمین خورشیدولایت


برچسب‌ها:
| سه شنبه 19 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

فروشگاه خرید اینترنتی


برچسب‌ها:
| سه شنبه 19 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه


برچسب‌ها:
| سه شنبه 19 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه


برچسب‌ها:
| سه شنبه 19 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

1/ گنجشك خودش را انداخت روي عباي امام . جيغ مي زد و نوكش را تند تند به هم مي زد . امام رو كردند به من: "عجله كن اين چوب را بگير برو زير سقف ايوان مار را بكش." چوب را برداشتم و دويدم . جوجه هاي گنجشك مانده بودند توي لانه و مار داشت حمله مي كرد بهشان . مار را كشتم و برگشتم با خودم مي گفتم امام و حجت خدا بايد هم با زبان همه ي موجودات آشنا باشد.

2/ کوهستان بود ، امام پیاده شدند از اسب، سیصد نفر هم همراهشان . عابد از غارش امد بیرون . امام را دید ، رفت به استقبال آقا جان ! چند سال است برای دیدنتان لحظه شماری می کنم می شود کلبه کوچکم را به قدومتان روشن کنید؟ امام اشاره کردند . همه وارد غار شدند .

عابد مبهوت شده بود . سیصد نفر در غار کوچکش جا شده بودند . چیزی برای پذیرایی نداشت ، امام ، مهربان نگاهش کرد:" هر چه داری بیاور." سه قرص نان و کوزه ای عسل گذاشت جلوی امام . امام عبایش را کشید رویش ، دعا خواند . بعد از زیر عبا به همه نان و عسل داد. همه که رفتند، نان و عسل عابد هنوز آنجا بود.

منبع:هشتمین خورشید ولایت


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| سه شنبه 19 اسفند 1393برچسب:امام,رضا,حرم, ||  فاطمه
دوران جواني، دوراني پربحران و آشوب است. روح جوانان به مقتضاي دوره جواني همچون درياي خروشاني است که همواره متلاطم و طوفاني است و داراي جزر و مدهاي سريع و پي در پي مي باشد. جوانان، روحي حساس و تأثيرپذير و پر توقع دارند، ميل به کمال در آنها شديد است، ولي معمولا راه سعادت را نمي دانند. بنابراين بيش از همه نيازمند هدايت هستند و اگر از راهنمايي محروم شوند، بر اثر طغيان غرايز در لجنزار بدبختي سقوط خواهند کرد. براي اصلاح حال جوانان راهي جز آموزش دادن دستورات و قوانين نجاتبخش دين مقدس اسلام نيست.

بر والدين جوانان لازم است نخست خود به اساس اسلام و تعاليم روحبخش آن آشنايي داشته و علاقه مند به آن باشند. سپس به آن تعاليم عمل کنند و دستورات آن را به کار ببندند و همچنين عشق به فراگيري تعاليم مذهبي را در جوانان ايجاد نمايند و آنان را براساس روش تشويق به کسب معارف اسلامي وادار کنند، در غير اين صورت با روش تنبيه و تهديد، به آنان بفهمانند که راه وصول به عزت و بزرگواري جز طريق دينداري نيست. 

منبع:هشتمین خورشید ولایت


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| سه شنبه 19 اسفند 1393برچسب:امام,رضا,حرم, ||  فاطمه

تولد : 11 ذیقعده سال 148 هجری قمری.

محل تولد : مدینه النبی.

نام : علی.

کنیه : ابوالحسن.

لقب : رضا.

نام پدر : ابوالحسن موسی کاظم.

نام مادر : نجمه.

مدت عمر : 55 سال.

آغاز امامت : در 35 سالگی به تصریح پدر بزرگوارش امام هفتم به  امامت رسید.

مدت امامت : 20 سال.

دوره های امامت : 1- ده سال در دوران حکومت هارون الرشید.

2- پنج سال در دوره ی حکومت محمد امین فرزند بزرگ هارون الرشید.

3- پنج سال پایانی در دوره ی حکومت مأمون فرزند دیگر هارون الرشید.[دوسال اول در مدینه، سه سال آخر در مرو و خراسان.]

مدت حضور در مدینه : 52 سال.

مدت حضور در ایران : سه سال آخر عمر.

تاریخ شهادت : جمعه آخر ماه صفر سال 203 هجری قمری.

قاتل : مأمون عباسی.

محل شهادت : طوس.

منبع: هشتمین خورشید ولایت


برچسب‌ها:
| دو شنبه 18 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

 

 

ميان اين همه رؤيا تو را ديدم... تو را با قامتى زيبا
ميان دشتى از گلها كنارت بحر آبى رنگ
و دستانت پر از گلبوته هاى پر از گلبرگ ياس و سوسن و مريم
و من سر تا به پا حيرت
دلم سنگين از اين غمها
از اين دنيا كه ناگه آهويى رعنا
در آغوش تو شد آرام
صدايى از دل دريا
چنين مى خواند:
به قربان پناه گرمت اى مولا!
تمام صورتم را اشك ها پر كرده بود، آرى 
چنين رؤيا مرا واداشت

كه بنويسم:
به قربان پناه گرم تو آقا!

منبع:هشتمین خرششد ولایت


برچسب‌ها:
| دو شنبه 18 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

چه زيباست گفتگويى كه بين امام على الرضا (ع) و مامون اتفاق افتاد...مامون به امام رضا (ع) گفت:«چه دليلى بر امامت جدت وجود دارد؟»امام جواب داد:دليل بر امامتش قول خداى تعالى:«و انفسنا و انفسكم‏»است.

مقصود حضرت رضا (ع) اين است كه همراه بردن على (ع) در داستان مباهله،قرار دادن او به منزله خود پيامبر (ص) است و به منزله خود پيامبر (ص) بودن آن است كه وى پيشواى مسلمانان است.آن گاه مامون گفت:اگر قول خداى تعالى:«و نساءنا و نساءكم‏»نبود[حرف شما راست‏بود]امام (ع) در جواب فرمود:آرى اگر[پس از آن]اين سخن خدا«و ابناءنا و ابناءكم‏»نمى‏بود.

منظور مامون اين است كه امكان دارد ميان مسلمانان كسى در فضيلت همسان با على باشد و ممكن است همان شخص در نزد پيامبر به منزله نفس پيامبر (ص) بوده باشد.و ليكن پيامبر نخواسته است همه اشخاصى را كه همانند خود مى‏بيند،به همراه آورد،بلكه يكى از آنان را احضار كرده است و او على است.و دليلى بر اين مطلب كلمه‏«نساءنا»است كه شايسته است تمام زنان منتسب به پيامبر (ص) از جهت نسبت و همسرى را مشمول آن بدانيم،و ليكن پيامبر (ص) يكى از آنان را كه از جهت نسبت انتساب به او دارد احضار كرد،و او فاطمه (ع) بود به عنوان نمونه‏اى از زنانى كه انتساب به آن حضرت دارند.

حضرت رضا (ع) به او جواب داد......

منبع:هشتمین خورشید ولایت


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| یک شنبه 17 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

 غرق نور است و طلا                   گنبد زرد رضا

بوی گل، بوی گلاب                   می رسد از همه جا

مثل یک خورشید است               می درخشد از دور
شده از این خورشید                   شهر مشهد پر نور

چشمها خیره به او                    قلبها غرق دعاست
بر لب پیر و جوان                    یا رضا یا رضاست

ای خدا کاش که من                    یک کبوتر بودم
روی این گنبد زرد                     شاد می آسودم

می زدم بال و پری                     دور تا دور حرم
از دلم پر می زد                      ماتم و غصه و غم

زیر چتر آفتاب                        در حرم نشسته ام
دل به روی غصه ها                 شادمانه بسته ام

ابر تیره دلم                            پاره پاره می شود
آسمان قلب من                        پر ستاره می شود

یک صدای آشنا                      از فضای رو به رو
می رسد به گوش من               بق بقو بقو بقو 

بق بقو بقو کنان                      دسته کبوتران 
آب و دانه می خورند                می پرند در آسمان

می شوم کبوتری                   چون کبوتر حرم 
دور گنبد طلا                       شادمانه می پرم 

منبع: هشتمین خورشید ولایت

 


برچسب‌ها:
| یک شنبه 17 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه
تا که بر گنبد تو دیده ام از دور افتاد
 
ناگهان بر دل آلوده من شور افتاد
 
اولین بار که دیدم حرمت را گفتم
 
ای سلیمان به سرایت گذر مور افتاد
 
 

برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

 

ای عبدالعظیم ! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پر معنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فرا خوان و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن , چرا که این کار باعث تقرب به خداوند و من و دیگر اولیاء اوست . دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند و من با خود عهد کرده ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خداوند بخواهم که او را به سخت ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود. به دوستان ما توجه ده که خداوند نیکو کاران آنان را مورد بخشاش خویش قرار داده و بد کاران آنان را جز آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستداران ما را برنجاند و یا در دل نسبت به انان کینه بپرورند , همه را مورد عفو قرار خواهد داد , اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار  نخواهد داد جز اینکه از نیت خود باز گردند و اگر همچنان باقی باشند خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خداوند پناه میبرم.

منبع: هشتمین خورشید


برچسب‌ها:
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:امام,رضا,حرم, ||  فاطمه

 ماییم و اسیر غمت دیگر هیچ

 

دلداده خاک قدمت دیگر هیچ

ما را همه شوق کفشداری تو بس

در صحن و سرای حرمت دیگر هیچ

منبع: هشتمین خورشید ولایت

 

 

برچسب‌ها:
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

توو دل یه مزرعه
یه کلاغ روو سیاه
هوایی شده بره
پابوس امام رضا(ع)
اما هی فکر میکنه 
اونجا جای کفتراست
اخه من کجا برم
یه کلاغ که روسیاست
منکه توی سیاهی ها از همه روو سیاه ترم
میون اون کبوترا با چه رویی بپرم
توو همین فکرا بودش
کلاغه عاشقونه
یه دلش میگفت برو
یه دلش میگفت بمون
یه دفعه صدایی گفت 
تو نترس و راهی شو
به سیاهی فکر نکن تو یه زائری برو....

منبع:هشتمین خورید ولایت

 

 


برچسب‌ها:
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه

یا امام رضا(علیه السلام)
دوست دارم صدات کنم، تو هم منو نگاه کنی 
من تورونگات کنم، تو هم منو صدا کنی 
قربون صفات برم، از راه دوری اومدم 
جای دوری نمیره، اگه منو نگاه کنی 
دل من زندونیه، تویی که تنها میتونی 
این قفس رو وا کنی، پرنده رو رها کنی 
میشه کنج حرمت، گوشه قلب من باشه 
میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی 
تو غریبی ومنم غریبم 
اما چی میشه دل این غریبه رو با خودت آشنا کنی 
دوست دارم تو ایوون آیینت از صبح تا غروب 
من باهات صفا کنم، تو هم منو دوا کنی 
دلمو گره زدم به پنجرت دارم میرم 
دوست دارم تا برمی گردم گره ها رو وا کنی 
دوست دارم از حالا تا صبح محشر 
همه شب من رضا رضا بگم، تو هم منو رضا کنی
منبع: هشتمین
خورشید
 

 


برچسب‌ها:
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه


برچسب‌ها:
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) مى فرمايد : كسى كه قبر فرزندم را زيارت كند براى او نزد خدا هفتاد حج مقبول است . راوى مى گويد : گفتم : هفتاد حج ؟! فرمود : آرى ، هفتصد حج . گفتم : هفتصد حج ؟ فرمود : آرى ، هفتاد هزار حج . گفتم : هفتاد هزار حج ؟ فرمود : چه بسا حجى كه پذيرفته نشود ؛ كسى كه او را زيارت كند و يك شب در آن منطقه بخوابد مانند اين است كه خدا را در عرشش زيارت كرده است . گفتم : مانند كسى است كه خدا را در عرشش زيارت كرده است ؟ فرمود : آرى ، هنگامى كه قيامت برپا مى شود چهار نفر از اوّلين و چهار نفر از آخرين بر عرش قرار دارند ، اما چهار نفر اوّلين : نوح و ابراهيم و موسى و عيسى است ؛ اما چهار نفر آخرين : محمد و على و حسن و حسين است . سپس نخ ترازى كشيده مى شود ـ كه خوبان را از بدان جدا مى كند ـ پس زائران قبور ما با ما قرار مى گيرند ، از نظر برترين درجه ، و نزديك ترينشان به عطا و بخشش ، زائران قبر فرزندم على بن موسى الرضا(ع) هستند.

 

در مورد زیارت حضرت امام رضا(علیه السلام) بیش از چهل روایت از هشت معصوم به دست ما رسیده است که آن روایات را با ذکر سند براتون میذارم تا اینکه زیارت را با شوق بیشتری انجام داده و دعاگوی این حقیر نیز باشید و امید دارم که مورد قبول حضرتش قرار بگیره:

 

حضرت رضا عليه السّلام فرمود:

« هر كس مرا با دورى راهش زيارت كند و از راه دور به زيارت من بیاید در روز قيامت در سه جایگاه بيارى او خواهم آمد تا او را از ناراحتيهاى آن حال نجات دهم:

اوّل : در آن هنگام كه نامه‏هاى اعمال پخش مى‏شود از جانب راست و از جانب چپ.

دوم : در آن هنگام كه از صراط ميگذرد.

سوم: در آن وقت كه بپاى ميزان عمل ميرسد و عمل او را بررسى كرده مى‏سنجند.»

منبع: هشتمین خورشید ولایت

 


برچسب‌ها:
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

مام رضا(ع) همچون پدران خود از شخصيتي ملکوتي و محبوبيتي فراگير برخوردار بود و همين امر نيز موجب خشم و وحشت دشمنان و عامل اجراي توطئه‌هاي بسيار بر ضد ايشان بود که در نهايت به شهادت آن حضرت منجر شد.

ابوالحسن علي بن موسي (ع) ملقب به "رضا" امام هشتم از ائمه اثني عشر (ع) و دهمين معصوم از چهارده معصوم (ع) است .

کنيه آن حضرت ابوالحسن و چون حضرت امير (ع) نيز ملقب به ابوالحسن بوده است حضرت رضا (ع) را ابوالحسن ثاني گفته اند. مشهورترين لقب ايشان نيز "رضا" است.

القاب آن حضرت عبارت است از رضا، صابر ، رضي و وفي که مشهورترين آنها رضاست . در فصول المهمة نيز مشابه اين مطلب آمده با اين تقاوت که در آنجا به جاي القاب رضي و وفي ، زکي و ولي ياد شده است .

در مورد اعطاي لقب رضا به امام هشتم آمده است : بدان جهت آن حضرت را رضا ناميدند که او از خدا در آسمانش رضا بود و براي پيامبر و ائمه در زمين رضا بود و نيز گفته اند چون مخالف وموافق گرد آن حضرت بودند وي را رضا ناميدند . همچنين گفته اند چون مأمون بدان حضرت ، رضايت داد وي را رضا گفته اند .

منبع: هشتمین خورشید


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

افسران - رفتن هم ماند....

آنقدر آلوده شده ام، آنقدر آلوده شده ام که ...

هر ساله یا دهه کرامت یا شب زیارتی امام رضا (ع) و مشهد بودم

ولی امسال ...

چه شده با این دل من ...

آقا جان

کی، کبوتر حرمت شوم ...

امشب از راه دور به تو سلام می کنم

هرکی دلتنگه

بسم الله ...

منبع:هشتمین مراد


برچسب‌ها:
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

ای هشتمین مراد ...

خوشحالم ساعتها رو عقب کشیده اند

حالا یک ساعت بیشتر عاشقت بوده ام ...

این تنها افتخارمه

که دوست داشتنم یک ساعت بیشتر شده ...

بِرَحْمَتِکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء هشتمین مراد

منبع:هشتمین مراد

 


برچسب‌ها:
| شنبه 16 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

در سالي كه امام رضا (ع) به خراسان امدند، سرزمين خراسان دچار كم ابي شد و مزارع در معرض خشك شدن و از بين رفتن قرار گرفت. 
كسانيكه از انتصاب امام به ولايتعهدي ناراضي بودند، بين مردم شايع كردند كه از قدم او چنين خشكسالي واقع شده است. چون اين خبر به اطلاع مامون رسيد ظاهرا بر وي گران امد. لذا به حضرت عرض كرد كه مردم از نيامدن باران نگرانند از خداوند بخواهيد باران رحمت خود نازل كند امام به خواسته مامون جواب مثبت دادند مامون پرسيد چه وقت اين كار را انجام ميدهيد؟ موقع سوال مامون روز جمعه بود. امام (ع) فرمود روز دوشنبه اينده براي دعا به صحرا خواهم رفت. اين خبر در بين مردم شايع شد. صبح روز دوشنبه حضرت با مردم به صحرا رفتند، حضرت بر فراز منبري قرار گرفتند، پس از حمد و ثناي الهي فرمود: پروردگار من، حق ما اهل بيت را بزرگ قرار دادي مردم به ما متوسل شدند درخواست دارم حاجتشان را براورده و باران رحمت خود را نازل نما. دعاي حضرت مستجاب شد و همانطور كه از خداوند متعال درخواست جستن كرد و مردم قصد پراكنده شدن داشتند. حضرت فرمود ارام گيريد و در مكان خود باشيد اين ابر براي شما نيست و مامور فلان شهر مي باشد ابري ديگر در اسمان ظاهر شد. فرمود: خدا را شكر گذار باشيد و به سوي منزل خود برويد. 
چون مردم به خانه هاي خود رسيدند باران شروع به باريدن نمود. به طوريكه تمام مزارع و باغات سيراب و گودالها پر اب شد. مردم و دوستان حضرت از اين رحمت الهي كه اثر دعاي حضرت بود شادمان شدند. 
اين داستان بر مخالفين و دشمنان امام دشوار و گران امد. حسدبرندگان بر ان بزرگوار نزد مامون رفتند و يكي از انان حميد بن مهران به مامون گفت: تو خود زمینه ای فراهم آوردی که خلافت از خاندان بنی عباس به خاندان علی انتقال یابد بر اثر بارانی که در هنگام دعای او نازل شد مردم بیش از پیش شیفته علی بن موسی رضا شده اند. این مرد با سحر و جادوئی که دارد امر خلافت را از اولاد عباس بیرون خواهد برد. آیا کسی چنین ستمی را به خود و بر مملکتی که بر آن حکومت می کند روا داشته؟ 
مامون گفت: این شخص (امام) در خفا مردم را به سوی خود دعوت می نمود. من او را ولیعهد خود نمودم تا اینکه مردم را به سوی ما بخواند و به حکومت و خلافت ما نیز اعتراف کند او را خواستیم فریب دهیم. اما این باعث رفعت و بلندی او شد ما درباره او کاری را نباید انجام بدهیم دادیم، خطاهایی بزرگ مرتکب شدیم اکنون جایز نیست در کار وی سستی نماییم و باید اندک اندک از شان او بکاهیم باید تدبیری بیندیشیم که گرفتاری ما را به کلی بر طرف نماید و بلا او را از بیخ و بن براندازد. 
از این روایت به خوبی نیت شوم مامون روشن میشود که مقصود مامون از ولایتعهدی به حضرت رضا (ع) تحکیم موقعیت خود و تضعیف امام بوده است که نه تنها نتوانست به اهداف خود برسد بلکه گامی موثر در تحکیم تشیع شد. شاید از همین جلسه بود که مامون تصمیم گرفت حضرت را به شهادت برساند. 

منبع:هشتمین امام من


برچسب‌ها:
| جمعه 15 اسفند 1393برچسب:, ||  فاطمه

ابن بابويه از حسن بن محمد بن نوفلي روايت كرده است، پس از انكه حضرت رضا ع وارد مرو شد مامون به فضل بن سهل دستور داد كه دانشمندان اديان ديگر را در مرو جمع كند تا با حضرت به مناظره بنشيند و مامون نيز در جلسات مناظره حضور مي يافت مامون دانشمندان نصراني، زرتشتي و غيره را دعوت كرده بود. مامون در جلسه بزرگ مناظره اي كه ترتيب داده بود خطاب به دانشمندان گفت منظور از احضار و اجتماع شما طرح يك سلسله مبحاث علمي و ديني است كه در حضور وليعهد و پسر عمويم علي بن موسي كه اخيرا از حجاز به مرو امده اند صورت گيرد چون مباحثه و مناظره اغاز شد، دانشمندان مباحث خود را بيان كردند. حضرت تمام پرسش ها را با استدلال پاسخ دادند و همگان مجذوب و شيفته حضرت شدند، تا جايي كه او را عالم ال محمد ناميدند كه يكي از القاب مشهور امام رضا (ع) گرديد امام (ع) در مدت اقامت خود، در مرو علاوه بر جلسات مناظره گفتگوهاي ديگري با مامون و دانشمندان اديان داشتند كه نمونه اي از فرهنگ و معارف تشيع است كه مشروح انها در كتب اخبار و تواريخ امده است كه نمونه اي از ان در اينجا اورده مي شود. 
روزي مامون از امام چنين سوال كرد: 
اي ابولحسن، من پيش خود انديشه اي دارم كه سرانجام به درست بودن ان پي برده ام. ان اينكه ما و شما در خويشاوندي با پيامبر (ص) يكسان هستيم و بنابراين، اختلاف شيعيان ما همه ناشي از تعصب است؟ 
امام فرمود: 
اين سخن تو پاسخي دارد كه اگر بخواهي ميگويم وگرنه سكوت برميگزينم. 
مامون اصرار كرد نه حتما نظر خود را بيان فرماييد كه تو در اين باره چگونه انديشي؟ 
امام از او پرسيد: 
بگو ببينم اگر هم اكنون خداوند پيامبرش محمد را بر ظاهر گرداند و او به خواستگاري دختر تو بيايد، ايا موافقت مي كني؟ 
مامون پاسخ داد: 
سبحان الله، چرا موفقت نكنم مگر كسي از رسول خدا روي مي گرداند؟ 
انگاه بيدرنگ امام افزود: 
بسيار خوب، حالا بگو ببينم ايا رسول خدا مي تواند از دختر من خواستگاري كند؟ 
مامون در دريايي از سكوت فرو رفت و سپس بي اختيار چنين اعتراف كرد: 
اري به خدا سوگند كه شما در خويشاوندي به مراتب به او نزديك تريد تا ما.


برچسب‌ها:
| جمعه 15 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

مامون بعد از قتل فضل بن سهل تغيير سياست داد و براي جلب نظر عباسيان به سوي خود كه با ولايتعهدي حضرت رضا (ع) بر اشفته و با ابراهيم بن المهدي بيعت كرده بودند مامون در صدد بود كه قبل از ورود به بغداد به طور محرمانه امام را به شهادت برساند. 
مامون براي اجراي نقشه خود منطقه توس را انتخاب كرد. قبلا نيز امام در ابتداي ورود به خراسان در مسير مرو در توس توقف كرده بودند. در همين توس يا مرو دعبل خزاعي شاعر مشهور حضور امام رسيد و حضرت توس را براي او توصيف فرمودند. 
مورخين روايت مي كنند هنگامي كه دعبل خزاعي كه شاعر اهل بيت مشهور شده است با قصيده اي حدود هشتاد بيت به حضور حضرت رضا (ع) رسيد و به امام عرض داشت كه من با خود عهد بسته ام كه پيش از شما بر كسي اين اشعار را نخوانم امام فرمود اي دعبل شعر خود را بخوان. 
دعبل اشعار خود را در حضور امام قرائت كرد. خلاصه اين قصيده چنين است: وقايعي كه از زمان رحلت پيامبر اتفاق افتاده است به نظم در مي ايد. جريان سقيفه برخورد مسلمانان با خلافت، شهادت مظلومانه امام حسين (ع) و ديگر ائمه تا امام موسي الكاظم و ويژگيهايي كه خداوند به اهل بيت ارزاني داشته است در اين قصيده امده است. وقتي دعبل به اين بيت رسيد امام متاثر گرديد. مي بينم كه حق انها و غنيمت انها ميان ديگران بخش شده امت. 
شاعر بزرگ دعبل چون به اين ابيات رسيد امام سخت متاثر شد و مي گريست. 
قبرهايي در كوفه و ديگري در مدينه و يكي ديگر در مكه كه درود من بر انها باد و قبري در بغداد متعلق به نفس زكيه اي است و خداوند در اسمان هفتمش جاي داده است. 

منبع: هشتمین امام من


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| جمعه 15 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

در روايتي از اباصلت آمده است: «مأمون، امام رضا (ع) را فراخواند و آن حضرت را مجبور كرد از انگور بخورد. آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد.»


درباره نحوه شهادت امام رضا (ع)، بيشتر عالمان شيعه و همچنين تعداد زيادي از علماي اهل سنت، قائل هستند كه آن حضرت مسموم و شهيد شده است. البته درباره عامل شهادت امام هشتم، اختلاف‌نظرهايي وجود دارد؛ اما قول مشهور اين است كه آن حضرت، توسط «مأمون» خليفه عباسي مسموم و به شهادت رسيد.


برخي از علماي اهل سنت بر اين نظرند كه مأمون، امام رضا (ع) را مسموم نكرده است و براي اين گفته خود دلائلي هم ذكر مي‌كنند. از جمله آن دلائل اين است كه مأمون دختر خود را به همسري امام جواد (ع) درآورد. مأمون به برتري امام رضا (ع) در برابر علما استدلال مي‌كرد. بعد از درگذشت امام رضا (ع) مأمون بسيار ناراحت و غمگين بود و...
در ادامه خواهيم گفت كه به هيچ يك از دلائل در اين رابطه نمي‌توان استناد كرد.


همچنين عده‌اي از علماي اهل سنت نيز بر اين باورند كه امام رضا (ع) مسموم شده است و عامل جنايت، عباسيان اما شخصي غير از مأمون، بوده است. براي مثال؛ ابن‌جوزي مي‌گويد: «وقتي عباسيان ديدند خلافت از دست آنها خارج شد (به واسطه ولايت‌عهدي) و به دست علويان افتاد، امام رضا (ع) را مسموم كردند.» اين قول نيز چندان صحيح به نظر نمي‌رسد؛ زيرا «بيشتر مورخان و راويان اجماع دارند كه مأمون سم را به امام (ع) داده نه غير او.»


همچنين روايات مستندي از امام رضا (ع) وارد شده است كه در آن، حضرت شهادت خود را پيش‌گويي كرده و عامل اين جنايت را مأمون دانسته است. امام رضا (ع) به هرثمة بن اعين مي‌گويد: «موقع مرگ من فرا رسيده است. اين طاغي (مأمون) تصميم گرفته مرا مسموم كند...»


عده‌اي از پژوهشگران معتقدند كه شورش عباسيان در بغداد و تصميم مأمون براي حضور در اين شهر، سبب شد تا اطرافيان اين خليفه به وي هشدار دهند كه در نبود وي و حضور وليعهد ـ كه منظور امام رضا (ع) بود ـ كار حكومت به مشكل برخواهد خورد و به همين دليل، مأمون، امام رضا (ع) را به شهادت رساند.
به نظر مي‌رسد انگيزه اصلي مأمون در به شهادت رساندن امام رضا (ع) همين مطلبي باشد كه ذكر شد. چرا كه قيام عباسيان در بغداد جز به خاطر ترس از روي كار آمدن علويان نبوده است.


طبري مي‌نويسد: «مأمون نامه‌اي به بني‌عباس در بغداد نوشت و مرگ علي بن موسي (ع) را به آنان اعلام كرد و از آنان خواست كه به اطاعت او درآيند؛ زيرا دشمني آنان با او جز با بيعت وي با علي بن موسي (ع) نبوده است.»

 

از ديگر موجباتي كه مورخان در قتل امام رضا (ع) ذكر كرده‌اند، كينه‌اي مي‌دانند كه مأمون از امام رضا (ع) به دل گرفته بود. طبرسي مي‌نويسد: «علتي كه موجب شد مأمون، امام رضا (ع) را به شهادت برساند، اين بود كه آن حضرت بي‌محابا (و بدون ترس) حق را در برابر مأمون اعلام مي‌كرد. در بيشتر موارد در مقابل او قرار مي‌گرفت كه موجب عصبانيت و كينه او مي شد...»


همانگونه كه بيان شد، از نظر روايات شيعي، شكي نيست كه مأمون، حضرت رضا (ع) را مسموم كرد. اما اينكه كيفيت اين عمل چگونه بوده است، چند نوع روايت وجود دارد كه به آنها اشاره مي‌كنيم.


روايتي را شيخ مفيد از عبدالله بن بشير نقل كرده كه عبدالله گفت: «مأمون به من دستور داد كه ناخن‌هاي خود را بلند كنم ... سپس مرا خواست و چيزي به من داد كه شبيه تمر هندي بود و به من گفت: اين را به همه دو دست خود بمال ... سپس نزد امام رضا (ع) رفت و به من دستور داد كه انار براي ما بياور. من اناري چند حاضر كردم و مأمون گفت: با دست خود آن را بفشار.

 

من فشردم و مأمون آن آب انار را با دست خود به حضرت خورانيد و همان سبب مرگ آن حضرت شد و پس از خوردن آن آب انار، دو روز بيشتر زنده نماند.»


روايت ديگري را شيخ مفيد از محمد بن جهم ذكر كرده كه مي گويد: «حضرت رضا (ع) انگور دوست مي‌داشت. پس قدري انگور براي حضرت تهيه كردند. در حبه‌هاي آن به مدت چند روز سوزن‌هاي زهرآلود زدند. سپس آن سوزن‌ها را كشيده و نزد آن بزرگوار آوردند ... آن حضرت از آن انگورهاي زهرآلود بخورد و سبب شهادت ايشان شد.»


روايتي از اباصلت هروي نيز نقل شده كه مي گويد: «مأمون، امام رضا (ع) را فراخواند و آن حضرت را مجبور كرد از انگور بخورد. آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد.»


بنابراين، ادله‌اي كه اهل سنت ذكر كرده‌اند كه مأمون امام رضا (ع) را به شهادت نرسانده بي‌اساس است؛ چرا كه مأمون فردي بود كه به خاطر حكومت، برادرش امين را به قتل رساند و محبوبيت امام رضا (ع) در نزد او از برادرش بيشتر نبود. و گريه ظاهري او بعد از مرگ امام (ع) به جهت منحرف كردن اذهان علويان و طرفداران امام رضا (ع) بوده است.


بعد از شهادت امام رضا (ع) شيعيان، بدن شريف آن حضرت را در خراسان تشييع كردند. اين تشييع جنازه به حدي پر شور بود كه تا آن زمان مثل آن ديده نشده بود. همه طبقات در تشييع جنازه امام حاضر شدند. آن امام همام، در سال 203 قمري در شهر طوس به خاك سپرده شد و بارگاه عظيمش امروز ميزبان صدها هزار عزادار است، در حالي كه هيچ نشاني از خلافت پهناور مأمون وجود ندارد.

منبع: وبلاگ هشتمین امام من


برچسب‌ها:
| جمعه 15 اسفند 1393برچسب:امام,رضا,حرم, ||  فاطمه

قافله ای از خراسان به طرف کرمان حرکت می‌کرد. در بین راه، دزدان بر اهالی کاروان حمله کردند و مردی را که گمان می‌کردند ثروتمند است گرفتند و روزهای زیادی او را در میان برف حبس کردند، دهانش را پر از برف کردند تا مجبور شود جای پول های خود را بگوید. 
سرانجام زن یکی از دزدان بر این مرد ترحم کرد و او را آزاد ساخت. مرد فرار کرد ولی در اثر شکنجه، دهان و زبانش به‌شدت آسیب دیده بود، به‌طوری که دیگر قادر به سخن گفتن نبود. 
شبی در خواب دید که مردی می گوید حضرت رضا علیه السلام وارد خراسان شده. نزد او برو و دوای درد خود را بخواه. او هم در خواب نزد امام رفت و امام به او فرمود:«زیره و سیسنبر و نمک را بکوب و در دهان خود نگاه دار. خوب می شوی.» 
مرد از خواب بیدار شد ولی به خواب خود اعتنائی نکرد، و سرانجام خود را به نیشابور رساند. به او گفتند امام از نیشابور رفته و اکنون به رباط سعد رسیده است. 
مرد به رباط سعد رفت و خدمت امام رسید، با سختی فراوان جریان دزدان را تعریف کرد و از امام خواست او را شفا ببخشد. 
امام بلافاصله فرمود:«برو همان دستوری را که در خواب به تو دادم، عمل کن!» 
مرد به دستور امام عمل کرد و خوب شد. 

منبع:وبلاگ معجزات امام رضا


برچسب‌ها:
| جمعه 15 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

یه روز یه مهندس انگلیسی اومده بود برای سیستم تهویه ای حرم اقا امام رضا ع که وقتی داشت داخل صحنا رو بازدید میکرد چشمش خورد به پنجره فولاد اقا ..

رو کرد به مترجمش چرا اینقد اینجا شلوغ و این دستمالها چیه که مردم به اون میبندن ؟؟؟

مترجم گفت ما شیعه های ایران هر مشکلی داریم میاییم اینجا و این دستمالا رو میبندیم تا مشکلمون زودتر حل بشه ..

که دیدن مهندس کراواتشو از گردنش در اورد و بست به پنجره فولاد اقا ..

که چند قدمی از کنار پنجره دور نشده بودیم که تلفنش زنگ خورد مترجم میگه دیدم مهندس حالش دگرگون شد نمیتونست حرف بزنه بعد از این که حالش بهتر شد گفتم اتفاقی افتاده ؟؟

دستاش میلرزید گفت خانومم بود ما تو خونه یه دختر فلج داریم زنگ زده میگه کجایی  ؟ بهش گفتم چرا ؟ 

گفت یه شخصی اومده بود جلوی در گفت من رضا هستم همسرتون منو فرستاده اومدم دخترتون و ببینم ... برای چند لحظه اومد اتاق بچه یه نگاهی بهش کرد یه دستی رو سرش کشید و گفت به اقاتون بگید مشکلش حل شد و رفت ..

بعد از این که برگشتم اتاق بچه دیدم ایستاده رو جفت پاهاش داره راه میره ...

این اقا کی بود فرستادی وقتی رفتم جلوی در رفته بود ....

 

اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا ع

منبع:وبلاگ هواداران امام رضا


برچسب‌ها:
| جمعه 15 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

عكسهاي فوق العاده زيبا و استثنايي از حرم امام رضا(ع)

عكسهاي فوق العاده زيبا و استثنايي از حرم امام رضا(ع)

منبع:عکس های استثنایی ازحرم امام رضا


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:امام,رضا,حرم, ||  فاطمه

2. ابراهیم بن اشعری قمی

وی نخست پروانة شمع وجود موسی بن جعفر است. پس از شهادت آن حضرت در زمره یاران امام علی بن موسی الرضا علیه السلامدر می اید و نزد حضرتش به کسب دانش و تهذیب نفس می پردازد.[6]

او از ویژه عالمانی است که پرورش شخصیت او مرهون تلاش امام معصوم می باشد و برای همین از هردو بزرگوار روایت می کند. با همکاری برادرش فضل بن محمد کتابی می نویسد که حسن بن علی بن فضّال از آن روایت می نماید.[7]

3. ابراهیم بن ابی محمود خراسانی، معروف به مولی خراسانی

از این رو که ایرانی است و هم شخصیتی برجسته دارد. در کشورهای عربی به مولی خراسانی شناخته می شود. از یاران موسی بن جعفرعلیه السلام شمرده می شود. اما پس از شهادت آن حضرت در صف یاران امام علی بن موسی الرضا علیه السلامقرار می گیرد.[8] عالمانی چون نجاشی و شیخ طوسی موثقش می خوانند. کتابی هم داشته که أحمد بن عیسی آن را روایت می کند.[9]

4. ابراهیم بن سلام نیشابوری (ابن سلامه)

وی راوی حدیث و از وکلای امام به شمار می اید. برخی صلاحیتش را انکار می کنند و برای همین نیز به سمت وکالتش از سوی امام هم به دیده تردید می نگرند. حدیثش را هم معتبر نمی دانند. اما بزرگانی چون شیخ طوسی، علامه حلی، نه در صلاحیتش تردید دارند، و نه اعتبار روایتش، وکالتش از سوی امام را نیز تایید می کنند و سمت وکالت از جانب معصوم را بر صلاحیت و درستی گفتارش دلیل می آورند.[10]

بی شک ابراهیم بن سلام(سلامه) نیشابوری در زمره یاران فرهیختة امام رضا علیه السلام است، زیرا غالب سخنان منفی که درباره شخصیت های برجستة شیعی در تاریخ اسلام به چشم می اید. بر اساس شایعات و انگیزه های سیاسی دشمنان اهل بیت:رخ می نماید. با کمی ژرف بینی در تاریخ روشن می شود که شخصیت های شیعی هرچه برجسته تر و در خدمت به اهداف اهل بیت:به توفیقاتی فزون تر دست یابند، تبلیغات دشمنان نیز در تخریب چهره آنان حجم و گسترش بیشتر خواهد داشت.

5. ابوخالد سجستانی

از یاران امام رضا علیه السلام، راوی حدیث است.[11] شیخ طوسی بر این مطلب تایید دارد. چون شهادت حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام در زندان هارون مظلومانه و محرمانه رخ می نماید. نخست بسیاری از شیعیان و حتی نزدیکان امام شهادتش را باور نمی کنند. اما با گذشت زمان هریک از راهی شهادت امام را به عنوان یک واقعیت تلخ می پذیرند به جزگروهی که در آرزوی رسیدن به رفاه و لذایذ دنیا با اموال و وجوهات شرعی، در دام نیرنگ حکومت عباسی گرفتار می ایند و امامت امام هشتم را انکار می نمایند. بقیه نزد امام رضا علیه السلاممی روند و به امامتش ایمان می آورند. از این رو عدم پذیرش شهادت امام کاظم علیه السلاماز سوی یاران خالص آن بزرگوار را می توان دلیل بردید باز و ذهن کاوشگر آنان دانست، نه تردید در امامت امام رضا علیه السلام شیخ ابوالعباس کشی نیز، ابوخالد سجستانی را در زمرة همین دسته از یاران امام معرفی کرده و نقل می کند که ابو خالد سجستانی به گمان اینکه امام موسی بن جعفرعلیه السلام زنده است. به جمع واقفیه می پیوندد و سپس با بهره از دانش ستاره شناسی که بی شک نزد امام آموخته است، به شهادت امام کاظم علیه السلامیقین می نماید و در صف یاران امام رضا علیه السلام در می اید.[12]


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
| سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه

بازهم آمده ام

ای امامم یا علی موسی الرضا(ع)

چند سالیست که بر نام تو مستی کردم

دل را از پس تو پوچ ز هستی کردم…اما…

هر زمان چشمک نازی دیدم…همچو مرغی به گنه پریدم

باز هم آمده ام…

تا که بر سر در این ایوانت

چو کبوتر باشم

بازهم آمده ام..اما…

کوله بارم پر از سنگ گنه

درد را در پس چشمم دیدی

وصله درد ز قلب و دل من برچیدی

تو مرا راه بدادی حرمت

حرم با دل و جان در کرمت…ای امامم یا علی موسی الرضا(ع)

چند سالیست که بر نام تو مستی کردم

دل را از پس تو پوچ ز هستی کردم…اما…

هر زمان چشمک نازی دیدم…همچو مرغی به گنه پریدم

این که منت کنیم حرفی نیست

چون که تو گل پسر فاطمه ای و بدلت مرزی نیست

پس تو دستم را گیر

در پس معرکه هستم درگیر

هستیَم نام تو است

مستیَم از می و پیمان تو است

من گنه کردم ولی کن…

باز هم آمده ام…

منبع:وبلاگ دلنوشته برای امام رضا


برچسب‌ها:
| سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:عکس,حرم,امام,رضا, ||  فاطمه
شفا... حدیث... ساعت بزرگ و قدیمی صحن ازادی قدیمی ترین درب موزه یک رواق بجای سرای وزیرنظام... اقا سلام.... یارضا... عکس ازنقاره زنی.... اقا جان.... سلام... پنج داستان کوتاه وزیبا از زندگی امام سفارشات امام رضا جهت تربیت فرزندان نگاهی گذرا ب زندگی امام شبی تنها... بحث و گفت و گو میان امام رضا ومامون.... گنبد زرد طلا... عکس....
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : محـض رضـا علیه السّلام