امام رضا

امام رضا
 

قافله ای از خراسان به طرف کرمان حرکت می‌کرد. در بین راه، دزدان بر اهالی کاروان حمله کردند و مردی را که گمان می‌کردند ثروتمند است گرفتند و روزهای زیادی او را در میان برف حبس کردند، دهانش را پر از برف کردند تا مجبور شود جای پول های خود را بگوید. 
سرانجام زن یکی از دزدان بر این مرد ترحم کرد و او را آزاد ساخت. مرد فرار کرد ولی در اثر شکنجه، دهان و زبانش به‌شدت آسیب دیده بود، به‌طوری که دیگر قادر به سخن گفتن نبود. 
شبی در خواب دید که مردی می گوید حضرت رضا علیه السلام وارد خراسان شده. نزد او برو و دوای درد خود را بخواه. او هم در خواب نزد امام رفت و امام به او فرمود:«زیره و سیسنبر و نمک را بکوب و در دهان خود نگاه دار. خوب می شوی.» 
مرد از خواب بیدار شد ولی به خواب خود اعتنائی نکرد، و سرانجام خود را به نیشابور رساند. به او گفتند امام از نیشابور رفته و اکنون به رباط سعد رسیده است. 
مرد به رباط سعد رفت و خدمت امام رسید، با سختی فراوان جریان دزدان را تعریف کرد و از امام خواست او را شفا ببخشد. 
امام بلافاصله فرمود:«برو همان دستوری را که در خواب به تو دادم، عمل کن!» 
مرد به دستور امام عمل کرد و خوب شد. 

منبع:وبلاگ معجزات امام رضا



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
| جمعه 15 اسفند 1393برچسب:دل, نوشته,امام ,رضا, ||  فاطمه
شفا... حدیث... ساعت بزرگ و قدیمی صحن ازادی قدیمی ترین درب موزه یک رواق بجای سرای وزیرنظام... اقا سلام.... یارضا... عکس ازنقاره زنی.... اقا جان.... سلام... پنج داستان کوتاه وزیبا از زندگی امام سفارشات امام رضا جهت تربیت فرزندان نگاهی گذرا ب زندگی امام شبی تنها... بحث و گفت و گو میان امام رضا ومامون.... گنبد زرد طلا... عکس....
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : محـض رضـا علیه السّلام